✨🔹داستان مَن و ما 🔹✨ فصل اول دوران کودکی و نوجوانی(قسمت یازدهم) گفتم کار پدرم کشاورزی بود ، یادمه زمستان چند بارون که می بارید و زمین خشک را سیراب می کرد، چه حالی خوبی پیدا می کردم ، احساس می کردم زمین مانند مرده ای بود که جان در کالبدش دمیده می شد. در چنین موقعی پدر و چند تا از برادرهایم برای کاشت جو و گندم به سراغ زمین کشاورزی می رفتیم. چون غالب زمین های ما تو کوه و کمر بودن به این صورت بود که خیش را به دو الاغ می بستیم و زمین را شخم می زدیم، ✨ خیلییییییییییی کار سختی بود، ولی از این که می دیدم غالب کارهای کودکی و نوجوانی من با طبیعت گره خورده لذت می بردم، ✨ چقدر لذبختش بود زمانی که پدرم دست از شخم زدن برمی داشت و می خواست صبحونه میل کنه، چقدر برای من شیرین و دلچسب بود احساس می کردم شیرین‌ترین غذای دنیا را در کنار یک دشت خاک ارگانیک میل می کردم. خاک هایش،حس هایش، آدم هایش، رابطه هایش همگی طبیعی و واقعی بودند. آمدیم شهر دیدم در وسط این همه آسفالت، سنگ فرش، چمن و موزائیک یه قسمت زمین خالی گذاشتند و اسمش را خاک بازی آن هم خاک بازی برای کودکان گذاشتند، تازه باید بلیط هم می گرفتی ، بیشتر از نیم ساعت هم وقت نداشتی. چقدر مایه ی ِ تعجب😮 است، ما از طبیعت بکر روستا به شهر آمدیم بعد در شهر چیزهایی روستا را داریم به اسم جنس ارگانیک،اصلی واقعی می فروشیم، و حریصانه بدنبالش باید بگردیم؛ به عنوان مثال می گوییم ماستش اصلی هست، دوغش اصلی است، نونش اصلی است، ای کاش یه جایی هم می گفتند شادی،تفریحات و دورهمی هایش بجای چشم به هم چشمی، همه ارگانیک و اصلی هستند، خلاصه بعد از خستگی چند ساعته که یه قسمتی از زمین شخم زده می شد، روی خاک ها در کنار پدر می نشستیم و با بوی خاکِ شخم زده در سَر کوه با چنان ولعی صبحانه میل می کردم که احساس می کردم شیرین ترین لحظات زندگیم را با عزیرانم در دل طبیعت بی ریای خدا دارم می گذارنم ، حقیقتاً وقتی خاطرات دوران کودکیم را می نویسم تمام آن لحظات خوش و ناب برای من تداعی می شوند. ❌ الان در شهرها، تنها دور همی برخی خانواده ها، فقط زمانی است که سر سفره می نشنینند، آن هم یا حواسشون به فیلم ، سریال یا حواسشون به فضای مجازی است، احساس می کنی همه یه جورهایی مثل اینکه به اجبار سر سفره نشسته اند ، بعد با بی رغبتی چند لقمه غذا می خورند و بلند می شوند و مثل کارتون باب اسفنجی که هر کسی به تنهایی یه خونه برای خودش داره، هر کسی بلند می شود و به سراغ خانه تنهایی که در زیر سقف برای خودف درست کرده است، می رود .❌ ❇️ کانال سید عبدالحسین تقوی https://eitaa.com/joinchat/293077038Cdd5f50e471