به علی دادم؛ اما درباره چیزهای دیگر خدا را شاهد میگیرم و همان من را بس است که از رسول خدا شنیدم ما پیامبران هیچ طلا و نقره و زمینی از خودمان به ارث نمیگذاریم میراث ما فقط علم و حکمت و کتاب و نبوت است. آنچه از مال دنیا از ما باقی میماند، صدقه است. در اختیار کسی است که بعد از من ولایت امور را به عهده گیرد تا او هرطور صلاح دانست، هزینه کند ما با سهم ذی القربی و خمس غنایمی که از آن حرف میزنی میخواهیم برای لشکر وسیله بخریم تا مسلمانها در جنگ با مخالفان نیرو و عظمت پیدا کنند حالا از اسلحه گرفته تا هر چهارپایی که لازم باشد. این اجماع مسلمین است من خودرایی نکردم این تمام ماجرا است. من در تمام عمرم پدرت را بیشتر از هرکسی دوست داشتم روز رحلت ایشان دلم میخواست آسمان به زمین بیفتد. به خدا عايشه فقیر باشد برایم بهتر از این است که تو فقیر باشی منی که حق سرخ و سفید را میپردازم به تو ظلم میکنم؟ فدک برای پیامبر نیست. از اموال عمومی مسلمین است که پدرت درآمد آن را در راه خدا کرد الان هم من مثل ایشان رفتار میکنم. فدک الان دست توست .پنهان کاری که نداریم ما قصد تصاحب هیچ مالی را نداریم منکر مقام تو هم نیستیم؛ اما انتظار داری من خلاف خواست پدرت رفتار کنم؟ درباره این آیه ای هم که خواندی به نظرم این آیه نمیگوید باید این سهم را تمام و کمال به تو بدهم ولی به اندازه ای که بی نیازت کند حتی بیشتر به تو می بخشم حتی اگر پیامبر با درآمد فدک هزینه های زندگی بقیه را هم میداده پرداخت میکنم. گفتم: سبحان الله ، هیچ وقت پدرم مخالف قرآن نبود و از آن منحرف نشد. رفتار ایشان همیشه بر اساس تعالیم قرآن بود.شما باهم توطئه کرده و برای این حیله بهانه میتراشید؟ همان طور که در زمان حیات ان بزرگوار به ایشان حرفهای ناروا نسبت میدادید؟... به من ارث