حی علی العزا محرم شروع شد .... نو سروده برادر عزیزم شاعر با اخلاص اهل بیت امیر قربانی فر 💠💠💠💠💠💠💠💠 می نویسم سر خط نام دلارای حسین می شوم ماهی لب تشنه ی دریای حسین می زنم بوسه به خاک کف پاهای حسین می پرم رو‌ سوی شش گوشه ی زیبای حسین «این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست این حسین است که جانها همه پروانه ی اوست» ◾️◾️◾️◾️◾️ کرده مجنون خودش خیل بنی آدم را می برد نام حسین از دل عالم غم را به جهانی ندهم یک نخ ازین پرچم را کاش با جوهر زر نقش کنند این دم را «ناقه و اسب مهیاست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» ◾️◾️◾️◾️◾️ آنکه زنده شود عیسی ز دم صبحدمش آنکه باشد همه آفاق ، غبار قدمش پادشاهان جهان سائل لطف و کرمش جبرئیلان فلک خادم صحن و حرمش «هرکسی در سر خود خواب و خیالی دارد بوسه بر مرقد شش گوشه چه حالی دارد» ◾️◾️◾️◾️◾️ بوسه بر پیکر او قسمت شمشیر شده دختری از غم هجران پدر ، پیر شده شب سوم چقدر بغض گلوگیر شده دخترش منتظرش بود ولی دیر شده کنج ویرانه شبیه شب یلدا شده بود که بروی طبقی گمشده پیدا شده بود» ◾️◾️◾️◾️◾️ زنده شد در سر او خاطره های حسنش دوخته شد به تن قاسم او پیرهنش قد کشید از لگد سم مراکب بدنش آمد ارباب ، ولی لحظه ی پرپر زدنش «گفت افتاده ام از روی فرس ، وای عمو من شکستم ، تو به فریاد برس ، وای عمو» ◾️◾️◾️◾️◾️ بعد ازین باد صبا گریه کنان خواهد شد چشم مادر به عزیزش نگران خواهد شد کربلا غنچه ی نشکفته خزان خواهد شد شیرخواره هدف تیر و کمان خواهد شد «کربلا قحطی آبست کجا می آیی روضه ی مرگ ربابست کجا می آیی» ◾️◾️◾️◾️◾️ تن شهزاده ی ارباب ، مکسر شده بود ضجه های پدری چند برابر شده بود آنچنان پیکر او زخمی و پرپر شده بود علی اکبر علی اکبر علی اکبر...شده بود «این سخن ورد لب جمله ی اعدا افتاد شاهزاده که زمین خورد شه از پا افتاد» ◾️◾️◾️◾️◾️ علقمه دست و سر و مشک و علم ریخته بود همه با فاصله ی چند قدم ریخته بود با عمودی سر عباس به هم ریخته بود بخدا که دل اطفال حرم ریخته بود «علقمه گفت بیا سید و سالار اینجاست جسم کوچک شده ی میر و علمدار اینجاست» ◾️◾️◾️◾️◾️ گریه کردم به خداحافظی آخر او این طرف گریه کناند زن و دختر او سوختم بیشتر از سوز دل خواهر او بوسه زد با دل بیتاب روی حنجر او «گفت میدان مرو ای شاه که در واهمه ام گفت با شمر بگو من پسر فاطمه ام» ◾️◾️◾️◾️◾️ آتشم زد بخدا پیکر بی پیرهنش خاک حتی نشد آخر بدن بی کفنش نیزه ها خورد به دست و سر و چشم و دهنش شمر با چکمه لگد زد به تمام بدنش «خنده ی شمر ستمکار بلندست ای وای بر سر نیزه سر یار بلندست ای وای...» امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi