✅ مرحوم ملاصدرا گرچه شاعری مثل سعدی و حافظ نبوده ولی حکمت را گاهی در اشعاری بيان کرده، و در يک رساله‌ای که از ايشان چاپ شده می‌فرماید: "اين سلوک سالکان بهر رب است" ♦️ یعنی اينکه دستور می‌دهند سير و سلوک کنيد و عبادت کنيد به خاطر اين است که سير به سوی حضرت ربوبی پيدا شود. "نی برای اشتهار و مذهب است" نه برای اينکه ما مشهور شويم و در دنيا و جامعه و شهر و فرهنگ خودمان علامتی بر سينه ما نصب کنند و يا شاخه گلی به ما بدهند و دسته گلی بدهند، نه؛ اينها همه بازی است؛ "نی برای اشتهار و مذهب است" اينکه برای خدا باشد تا اينکه برای درست کردن مذهب باشد خیلی فرق می‌کند؛ "نفس خود را می‌پرستی نه خدا" 🔸 ای بشر تو خودخواهی و نفس خودت را به جای خدا می‌پرستی. "بر خـدا منّت مَنـِهْ ای بی حيا" اسم حيا را اينجا آورده است، می‌گوید: ای موجودی که حيا و شرم سرت نمی‌شود! تو در اثر اينکه يک مقامی پيدا کرده ای و مثلا لقب استادی به تو داده‌اند يا لقب روحانی به تو داده‌اند می‌خواهی منت هم بر خدا بگزاری؟! "شرم نايد مر تو را ای بی وفا؟ با تو حق در گفتگو تو با هوی!" 🔹 خدا با تو گفتگو کرده و پيام داده، و تو با هوی و هوس خودت مشغول پيام هستی و فکر او هستی! "مرد باطن بين بود نرم و حزين خاضع و خاشع، لطيف و شرمگين" 🔺 شرمگين بودن يعنی همان باحيا بودن. انسانی که باطن بين است و فکر خودش است هميشه با حياست. "مرد ظاهر بين بود دون و دغا بی حيا و مبرم و شوخ و گـدا" 🔻 انسان ظاهربين گداست، ولو پولدار هم باشد گداست، هميشه در فکر اين است که از ديگران بکند و برای خودش جمع کند. مشغول صحبت‌های هرزه و شوخ و فيلم و اين‌هاست، عمر و نفَس‌های عمر خودش را تباه می‌کند و در مقابل خدا بی‌حیایی می‌کند. 86.12.11 ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama