#شروط_طلبگی
🔺 در نهج البلاغه در یکی از کلمات مختصر و کوتاه در انتها یک شخصی از حضرت سؤال میکند؛ حضرت میفرماید: «سَل مُتِفَهِّماً (یا تَفَهُّماً) لا تعنُّتاً» سؤالت را ببین برای چیست؟ اول فکر کن بعد سؤال کن.
👈 چرا؟ برای اینکه اگر فکر نکرده سؤال کنی نفس اماره در سؤال دخالت میکند. این سؤال، سؤال برای فهم نیست. یک غرض مادونِ فهم، پایینتر از فهم مثل اظهار علم، مثل جدل کردن مثل خودنمایی کردن و... خیلی حسابها در آن میآید. تفهم که نبود فهم نمیآید. چون میشود ما کلاه سر کسی بگذاریم، یک معلمی کلاه سرش بگذاری یک مطلبی دربیاوری، ولی نمیشود سر ملائکه کلاه بگذاری. و تا علمی را که فرشتگان مجرد ملکوتی القای به نفس نکنند انسان دانش واقعی پیدا نمیکند. بقیهاش هم حرف و صحبت و غرور است. و لذا استکبار هم انسان را بادکنکی بار میآورد، متشخص میداند و اینها همه آثار جهل است.
🔹 پس شرکت در کلاس درس طلبگی دانشجویی همه اینها به دو صورت است. گاهی انسان واقعاً خودش را نیازمند به علم میداند؛ آن وقت درصدد تحصیل علم برمیآید. آن وقت اگر به او گفتند شرط علم این است که صبح نمازت را خوانده باشی باور میکند و میخواند. برای اینکه آن فرشته بو میکند یا میفهمد که از این سؤال که اصلاً هنوز از ذهن تو بیرون نیامده برای چه آمده و غرض تو چه بود و کلاه سر او نمیرود.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama