🔺 تولد ثانوی 🔹 سوال: چرا ما وقتی محتاج مسائل مادی می‌شويم خيلی مشتاقانه تلاش می‌کنيم، اما در بحث خداشناسی اين گونه نيستيم؟ 🔸 جواب: به علت این که هنوز تولد جديد ثانوی برای ما پيش نيامده و تکان واقعی نخورده‌ايم. 🔹سعدی در اين زمينه می‌گويد: چنين دارم از پير داننده ياد که شوريده ای سر به صحرا نهاد شوريده يعنی کسی که تکان مغزی و درونی خورده و ديگر چشم‌هايش اين زرق و برق های دنيايی را نمی‌بيند و حواسش از آن کنده شده است. لذا چنين فردی شهر را رها کرده به سوی بيابان می‌رود!. پدر در فراقش نخورد و نخفت پسر را ملامت نمودند گفت پدرش او را خيلی دوست داشت لذا وقتی فهميد او رفته است حالش خيلی بد شد. مردم سراغ پسر رفتند و به او گفتند: اين چه کاری است که می‌کنی؟! پدرت از دست تو در حال ديوانه شدن است!. 💔 آن پسر در جواب آن‌ها گفت: از آن دم که يارم کس خويش خواند دگر با کسم آشنايی نماند وقتي يک ياری پيدا کردم که به من گفت: «بندهٔ من!» ديگر حواس من کس ديگری را نمی‌بيند که به او توجه کنم. گاهی چنين حالاتی را خداوند به بنده‌اش می‌دهد. 💠 بايد از خدا خواست که خدايا تربيت‌های غلط خانوادگی، دبستانی، دبيرستانی، اجتماعی، اداری، دانشگاهی و... همه دست به دست هم داده و ما را از تو دور کرده است، فکری به حال ما بکن و ما را نجات بده. بايد از اين مناجات‌ها به‌عنوان وسيله استفاده کرد که در مفاتيح بسيار وجود دارد مثل مناجات خمس عشر يا دعاي کميل. اين دعاها خيلی آموزنده و تحريک‌کننده است. هر کسی بايد جملاتی از آن‌ها را حفظ کند و صد مرتبه بگويد و گريه کند. به حال‌آمدن و زندگی جديد يافتن همين‌هاست. ۸۵٫۱۰٫۲۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama