✍حکایت: تازه مسلمان
🔹قسمت سوم
🔸شب دوم هنگام سحر بود كه باز صداي در را شنيد كه ميكوبند، پرسيد: كيست ؟
_من فلان شخص همسايهات هستم، زود وضو بگير و جامهات را بپوش كه به اتفاق هم به مسجد برويم.
_من همان ديشب كه از مسجد برگشتم، از اين دين استعفا كردم. برو يك آدم بيكارتري از من پيدا كن كه كاري نداشته باشد، و وقت خود را بتواند در مسجد بگذراند. من آدمي فقير و عيالمندم، بايد دنبال كار و كسب روزي بروم.
🔹امام صادق بعد از اينكه اين حكايت را براي اصحاب و ياران خود نقل كرد، فرمود: به اين ترتيب، آن مرد عابد سختگير، بيچارهاي را كه وارد اسلام كرده بود خودش از اسلام بيرون كرد. بنابراين شما هميشه متوجه اين حقيقت باشيد كه بر مردم تنگ نگيريد، اندازه و طاقت و توانايي مردم را در نظر بگيريد، تا ميتوانيد كاري كنيد كه مردم متمايل به دين شوند و فراري نشوند، آيا نميدانيد كه روش سياست اموي برسختگيري و عنف و شدت است، ولي راه و روش ما بر نرمي و مدارا و حسن معاشرت و به دست آوردن دلهاست.
📚وسائل، جلد ۲، صفحه ۴۹۴
📚داستان راستان شهید مطهری
@seyr_solouk