سید سجاد پسرم گفت می خوام واسه نیمه شعبان ایستگاه صلواتی بزنم، گفتم خب من نیستم الان مشهد که کمکت کنم، گفت اشکالی نداره تو فقط پول بده 😅 گفتم باشه ولی کمی نگرانش بودم که می خواد تنهایی با دوستش راه بندازه... ۱۲ ساعت گذشت سید مهدی پسر دومم که ۶ سالشه زنگ زد و گفت: باااابااااا منم می خوام ایستگاه صلواتی بزنم😅😅 گفتم خوب با سید سجاد بزن گفت باشه ولی من می خوام خودم برم شکلات بخرم و تو کوچه به مردم بدم، گفتم می تونی؟ گفت : تو فقط پول بده 😂 فهمیدم نقش من فقط پول دادنه خداروشکر. اونم با سیدعلی پسر عمه اش کنار سیدسجاد رفتن از مغازه خریدن و شروع کردن به پخش کردن... تا اینکه این عکسارو دیدم و سادگی کارشون در دنیای کودکانه، کلی ذوووووق کردم. نکته ای واسه خودم: به بچه ها میدون بدی و اعتماد کنی زودتر بزرگ میشن و رشد میکنند و باید یه وقتایی مسئولیت رو واگذار کرد.