4_6010577194814802208.mp3
8.38M
چادر... همین پارچه‌ی سرتاسر مشکیِ زیبا... همدم مادرم بود و... پناهِ من! همدمی که روی سرش می‌کشید... بینِ روضه... های‌های گریه می‌کرد و... من... فقط تماشا می‌کردم! از آن روز تا حالا... هروقت گره به کارَم می‌افتد... گوشه‌ی آن... شده کنجِ دنجِ آرامش من! چادر... همین پارچه سرتاسر مشکیِ زیبا... ارثیه‌ی مادری مظلومه است! امانت‌دار آن باشیم! [چادرش در میان گرد و غبار...] را می‌شنوید باصدای کربلایی