🌱 درطلاییہ‌سہ‌شهیدپیداکردیم، پاهایشان‌باسیم‌تلفن‌کلاف‌شده‌بود ودستهایشان‌ازپشت‌بستہ‌شده‌بود... خاک‌هاراکنارزدند،متوجہ‌شدند استخوانهای‌سینہ‌وجمجمہ‌ی‌این‌ بچہ‌هاروی‌زمین...کتاب‌شده‌است! بعدمعلوم‌شدکہ‌دست‌وپای‌این‌ شهدای‌عزیزراقبل‌ازشهادت‌بستند... کنارهم‌خواباندند... باشنی‌تانک‌ازروی‌سینہ‌وجمجمہ‌ بچہ‌هاردشدند... این‌نوع‌جان‌کندن‌آسونہ‌؟ اینجاسِرّی‌توکاره... وقتی‌رفتیم‌تواون‌مسجدوتواون‌حسینیہ‌ درمراغہ‌خوابیدیم!من‌ازصبح‌دیدم‌ شهیدجعفراحمدی‌‌میانجی‌خیلی‌منقلبہ؛گفتم‌جعفرچتہ‌؟ هیچی‌نگفت،هیچی‌نگفت، بعداًاز،زیرزبونش‌کشیدم‌گفت: دیدم‌امام زمان"عج"رو...اومد داخل‌مسجدوداشت‌پتوروبچه‌ها می‌انداخت‌یخ‌نکنن...😭💔 پس:بچه‌ها یہ‌کارکنیدآقابیاد...!!! +حاج‌حسین‌یکتا🖇" السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ شهیدانه🕊