📜شرح فرازهای مناجات شعبانیه
📖فراز:
إِلهی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ كَما تُحِبُّ وَ تَرْضى؛ خداوندا، پس تو را حمد و ستایش مىكنم همیشه و براى ابد و دائم كه همواره در تزاید است و قطع نمىشود و آنگونه است كه تو دوست دارى و راضى شوى.
مناجاتكننده، از آغاز كه هیچ راهى به حریم دوست نداشت تا اكنون كه یقین به اجابت درخواست خود دارد، به طور یقینى فاصلهاى طى كرده، حال آن كه خود را خیلى نزدیك احساس مىكند و زبان به ستایش و حمد مىگشاید و مىگوید: حالا كه مطمئن شدم مرا مىبخشى در مقام حمد و ستایش تو برمىآیم و پیوسته تو را ستایش مىكنم، آن هم ستایشى كه تو دوست مىدارى و مىپسندى. نه لحظهاى و زودگذر است و نه موجب خستگى و ملالت كه آن را رها كنم، بلكه ستایشى است روزافزون.
اِلهی اِنْ اَخَذْتَنی بِجُرْمی اَخَدْتُكَ بِعَفْوِكَ. اِلهی وَ سَیِّدی وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنُوبی لاَُطالِبَنَّكَ بِعَفْوِكَ وَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِلُؤْمی لاَُطالِبَنَّكَ بِكَرَمِكَ وَ لَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النّارَ لاَُخْبِرَنَّ اَهْلَ النّارِ بِحُبّی لَك؛ خداوندا، اگر تو مرا به گناهم بگیرى من هم تو را به عفوت مىگیرم، اى خدا و اى سرور من، به عزت و جلالت سوگند، اگر تو مرا به گناهانم مطالبه كنى من نیز تو را به عفوت مطالبه مىكنم و اگر تو مرا به خاطر لئامت من مطالبه كنى من نیز تو را به بزرگواریت مطالبه مىكنم، و اگر تو مرا به آتش جهنم ببرى من به دوزخیان خواهم گفت كه من تو را دوست مىدارم.
فرض كنید كه پدرى، گوهرى گرانبها به فرزندش هدیه داده و براى حفظ آن، سفارش اكید نموده است. ولى فرزند با سهلانگارى آن گوهر را از دست داد. چنین فرزندى در مقابل پدر ابتدا دچار ترس و وحشتى مىشود و خود را سزاوار كیفر مىبیند و چارهاى جز عذرخواهى ندارد چرا كه زندگى او توسط پدر اداره مىشود و به همین خاطر چون جرأت جلو آمدن را ندارد، با رعایت فاصله سر خود را پایین انداخته و آهسته آهسته عذرخواهى كرده كه من نفهمیدم و از دست رفتن گوهر براى تو اهمیّتى ندارد و مىتوانى صدها برابر آن را به من بدهى. از این به بعد حواسّم را جمع مىكنم.
اگر بداند چگونه احساسات پدر را تحریك كند با سخنانى لطیف و مؤدبانه دل پدر را به خود مهربان مىكند و كمكم به نزدیك پدر رفته و بعد از عذرخواهىهاى فراوان و اظهار خشوع و خضوع، كار به جایى مىرسد كه پدر دستى به سر او مىكشد و خاطر جمع مىشود كه دیگر او را كیفر نخواهد كرد بلكه از سر مهربانى به روى او لبخند نیز مىزند. پس ترس او از بین رفته و به امید این كه پدر او را در آغوش بگیرد و پذیراى او شود قدم به قدم جلو آمده و وقتى كه در آغوش او قرار گرفت، باب گفتوگو با پدر را باز كرده و تشكّر مىنماید و اندك اندك با حالت ناز و دلال مىگوید: پدر جان اگر تو بخواهى مرا به واسطه جرمم مؤاخذه كنى من نیز تو را با بخششى كه دارى مؤاخذه مىكنم. اگر بگویى چرا آن جرم و سهلانگارى را مرتكب شدى؟ من هم دست به دامن بخشش تو مىشوم و مىگویم: پس بخشش تو كجا رفت؟ اگر بگویى، كارهاى پَستت چه مىشود؟ من هم مىگویم: پس بزرگوارى تو چه مىشود؟ اگر بخواهى مرا بزنى، من در همان حال كه كتك مىخورم به اطرافیان مىگویم تو را دوست دارم، و اگر بخواهى مرا به زندان ببرى، به زندانیان خواهم گفت كه من پدرم را دوست دارم. اگر فرزند در ابتدا چنین سخنانى مىگفت خیلى دور از ادب و نهایت بىادبى بود، ولى حال كه خودش را در آغوش پدر دیده است، این چنین سخن مىگوید.
مناجاتكننده نیز همه این حالات را پشت سر گذارده و اكنون به ناز و دلال پرداخته و مىگوید: «
اگر مرا به جهنم ببرى به جهنمیان مىگویم كه خدا مرا كه دوستش داشتهام به جهنم آورده است. آن وقت تو چكار مىكنى»؟
اگر كسى در شرایط عادى با خداوند چنین حرف بزند او را توبیخ مىكنند كه اى بىادب با این حرفها مستحق عذاب و عقاب بیشترى شدى، ولى وقتى كه خود را در آغوش رحمت الهى مىبیند، لب به غنج و دلال مىگشاید.
پس یكى از شیوههایى كه در مقام راز و نیاز با خداوند مورد استفاده قرار مىگیرد تنها در بیانات اهلبیت(علیهم السلام) است و اگر در گفتار منظوم و منثور دیگران، خواه به عربى یا فارسى دیده مىشود نقل به مضمون گفتههاى آن بزرگواران در صحیفه علویه و صحیفه سجّادیه و دعاهاى امیر مؤمنان(علیه السلام) در مفاتیح الجنان و... مىباشد.
به تعبیر حضرت امام خمینى(قدس سره) به نقل از یكى از اساتیدشان، دعا قرآن صاعد است.
#مناجات_شبانه
#مناجات_شعبانیه
@sh_hosein