📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم 📖موضوع: اتمام حجت اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام 📌سخنان ابوذر بعد از بیعت: سلمان می‌گوید: وقتی ابوذر و مقداد بیعت کردند و چیزی نگفتند، عمر گفت: ای ،سلمان تو هم مثل دو رفیقت خودداری نمی‌کنی؟ به‌خدا قسم تو نسبت به اهل این خانه از آن دو نفر با محبت تر نیستی و از آن دو بیشتر به آنان احترام نمی‌کنی. همان‌طور که می‌بینی خودداری کردند و بیعت نمودند. ابو ذر گفت: ای عمر! ما را به محبت آل محمد و احترام آنان سرزنش می‌کنی؟ خدا لعنت کند -که لعنت کرده است- هرکس آنان را دشمن بدارد و به آنان نسبت ناروا دهد و به حق آنان ظلم کند و مردم را برگردن ایشان سوار نماید و این امت را به پشت سرشان به طور قهقری برگرداند. عمر گفت: آمین، خداوند لعنت کند هر کس را که به حق آنان ظلم کند. ولی نه بخدا قسم ایشان را در خلافت حقی نیست و آنان با سایر مردم در این مسئله یکسانند. ابوذر گفت: پس چرا بر علیه انصار با حق ایشان و دلیلشان استدلال کردید؟! 📌سخنان اميرالمؤمنین بعد از بیعت: علی علیه‌السلام به عمر فرمود: ای پسر صهّاك، ما را در خلافت حقی نیست، ولی برای تو و فرزند زن مگس خوار{ابوبکر} هست؟! عمر گفت: ای ابا الحسن! اکنون که بیعت کردی خودداری نما، چراکه عموم مردم به رفیق من رضایت دادند و به تو رضایت ندادند، پس گناه من چیست؟ علی علیه‌السلام فرمود: ولی خداوند عزوجل و رسولش جز به من راضی نشدند. پس تو و رفیقت و آنان که تابع شما شدند و شما را کمک کردند را به نارضایتی خداوند و عذاب و خواری او بشارت باد. وای بر تو ای پسر خطاب! اگر بدانی که چه جنایتی بر خود روا داشته‌ای، اگر بدانی از چه خارج شده و به چه داخل شده‌ای و چه جنایتی بر خود و رفیقت نموده‌ای! ابوبکر گفت: ای عمر! حال که با ما بیعت کرده و از شر او و حمله ناگهانی و فسادش در کارمان در امان شدیم بگذار هرچه می‌خواهد بگوید. 📚منبع: کتاب اسرار آل محمد علیهم‌السلام، ح۴، ب۵ علیه‌السلام @sh_hosein