بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم نامه‌ای به سردار سرافراز و رشید اسلام حاج حسین سلامی سلام علیکم ۱. استراتژی قطعی نظام اسلامی از ابتدای تولدش، محو رژیم غاصب و جعلی اسرائیل، البته نه لزوماً در فرآیند جنگ سخت که در بستر جنگ نرم و بلکه در دامنۀ یک جنگ ترکیبی بوده است. ۲. درگیری نظام اسلامی با نظام سلطه به‌صورت یک مسألۀ ذاتی از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشته و خواهد داشت و در این درگیری ۴۵ ساله، نظام اسلامی روز به روز قوی‌تر و به قله نزدیک‌تر و نظام سلطه - که در رأس آن، آمریکای جنایتکار، خون‌خوار، خوک‌صفت و سرمایه‌دار قرار دارد - روز به روز ضعیف‌تر و بلکه در سراشیبی افول قطعی قرار گرفته است. ۳. چون انقلاب مردم ایران اسلامی است، دشمنان اسلام از همان اول متوجه شدند که با پیروزی این انقلاب چه سیلی محکمی خورده‌ و بناست چه وقایع بزرگی بر علیه استکبار و به‌نفع مستضعفین عالم رقم بخورد و همچنین فهمیدند که انقلاب اسلامی شروع عینی فرآیند تحقق نظم جدیدی در عالم به میدان‌داری ایران است. ۴. لذا تمام مستکبرین عالم علی‌رغم اختلاف‌های اساسی که با یکدیگر داشتند، در انتقام از اسلام و انقلاب اسلامی و دشمنی با ایران عزیز و وارد کردن ضربه‌های مهلک – به‌خیال خودشان – به انقلاب یکدست و متحد شدند. ۵. در این ۴۵ سال هر کار توانستند انجام دادند. از جنگ نظامی تا انواع جنگ‌های دیگر و حتی جنگ ترکیبی. اگر کاری را انجام ندادند، نه اینکه نخواستند، بلکه چون نتوانستند. ۶. در طول سال‌های بعد از انقلاب، در تمام این جنگ‌های تحمیلی، پیروز قطعی میدان،‌ ملت ایران بود، چون ایستاد، چون اراده‌اش در مقاومت متزلزل نشد، چون خسته نشد. البته ملت هزینه‌های زیادی را هم متحمل شد، اما دستاوردها هزاران برابر بیشتر از هزینه‌ها بود. ۷. از جمله دستاوردهای نظام اسلامی برخورداری از امنیت حداکثری در ساحت‌های مختلف، ایجاد عمق راهبردی، تشکیل جبهۀ مقاومت، توان جنگیدن در چند جبهه و بسیار دستاوردهای دیگر از این قبیل بوده است. ۸. در این میان از جمله نهادهای انقلابی که بیشترین نقش را در پیشرفت و قدرت و پیروزی ملت داشت،‌ سپاه عزیز بوده است. جملۀ امام را هیچ‌گاه فراموش نخواهیم کرد که فرمود اگر سپاه نبود کشورهم نبود. ۹. در میان سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اما زبدگانی تربیت شدند که نقش آنها به تنهایی خیلی فراتر از مسئولیتی بود که بر دوش گرفته بودند. سعۀ وجودی آنها فراتر از یک سازمان و کشور و حتی منطقه بود. آنها در تراز هویت اسلامی ما قرار گرفتند. آنها جانفدای مظلومان عالم و البته عزیز دل همۀ آزادی‌خواهان جهان شدند. ۱۰. در رأس آنها حاج‌قاسم سلیمانی قرار دارد. حلج‌قاسم قلب تپنده مستضعفان بود. حاج‌قاسم همۀ ملت ایران بود. حاج‌قاسم مهم‌ترین نقش در امنیت ایران و منطقه را داشت. او بیشترین سهم در تقویت جبهۀ مقاومت را داشت. بیشترین تلاش را برای نابودی داعش - یعنی شکست آمریکا و اسرائیل - کرد. ۱۱. دشمنان ملت ایران از سر استیصال و درماندگی حاج‌قاسم سلیمانی را ترور کردند. او که عزیز ملت ایران بود. او که امید جبهۀ مقاومت بود. ۱۲. از روز جمعه ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۸ صدای بلند و رسا و یکدستِ «انتقام» از طرف رهبر انقلاب و مردم غیور ایران و تمام دلدادگان به جبهۀ مقاومت بلند شد و خاموش نشد. موشک‌باران عین‌الاسد که بسیار مهم و راهبردی بود به تعبیر رهبری تنها یک سیلی سخت بود و «انتقام قطعی» از قاتلان حاج‌قاسم همچنان باقی‌مانده است. ۱۳. اما مردم همچنان منتظرند. منتظرند که سربازان رشید اسلام، سربازان حاج‌قاسم، انتقام فرمانده خود و سرباز این ملت را از قاتلان او بگیرند. اینکه انتقام یک امر ترکیبی است و از بخش نرم و سخت تشکیل می‌شود درست، اینکه میدان را بایستی در تمام جهات رصد کرد و سنجید و دید درست، اینکه یک لنگه کفش حاج‌قاسم، از تمام قاتلین او ارزشمندتر است درست، اما مردم همچنان منتظر انتقامند. ۱۴. هنوز تکلیف انتقام ترور حاج‌قاسم روشن نشده بود که شهید فخری‌زاده را ترور کردند، بعد از او، سیدرضی موسوی را شهید کردند و در نهایت در چهارمین سالروز شهادت حاج‌قاسم سلیمانی، جمع زیادی از زائران او را به خاک و خون کشیدند. ۱۵. آنچه که مسلم است اینکه ملت ایران به مردان میدانش صد در صد مطمئن است. آنها را باور دارد. بصیرت، شجاعت، رشادت و اقتدار مردان میدان بر احدی پوشیده نیست. لکن عنایت فرمایید که: رهبر انقلاب جهاد تبیین را فریضۀ قطعی و فوری دانستند و از آن به جهاد عظیم روزگار یاد کردند. در این ۴ سال بعد از شهادت حاج‌قاسم و اتفاقات هولناک بعد از آن، بر اثر بی‌توجی به مسألۀ «تبیین»، ابهامات زیادی در قلب و ذهن مردم خصوصا جوانان پیدا شده که اثرات مخرب آن روز به روز بیشتر می‌شود.