بسم الله الرحمن الرحیم *پرونده ویژه اربعین* محورهای نظری زیارت اربعین ✔️ استعلای آرمانی: همواره بلند همّتی، عنصر پیشران انسان‌ها و جوامع به سوی موفّقیّت و خوشبختی بوده است. نمونه ای از همّت والا را می‌توان در این فرمایش امیر مومنان علیه السلام به نظاره نشست: «نسألُ اللهَ مَنازِلَ الشهداءِ و مُعایشةَ السُعَداءِ و مُرافقة الأنبیاءِ؛ از خداوند منزلت شهیدان، زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را درخواست می‌کنیم». استعلای آرمانی در بالاترین درجه اش هنگامی محقق می‌شود که اعتلای مکتب در تاریخ را هدف گرفته باشد. پیام محوری سیدالشهدا علیه السلام، نموداری از استعلای آرمانی ایشان است: «و علی الإسلامِ السلامُ إذ قد بُلیَت الأمّةُ بِراعٍ مثل یزید؛ باید با اسلام بدرود گفت، چنانچه مردم دچار زمامداری چون یزید باشند». تنها نگرانی ایشان، آینده‌ی اسلام است نه حیات مبارکشان و نه حتّی خانواده مکرّمشان. لذا این علوّ همّت و استعلایی که در آرمان سیدالشهدا علیه السلام و به تبع در یاران ایشان وجود داشت، همّتی است که حتّی با بذل خون و اسارت شکسته نشد،و تاریخ و جامعه‌ی بشری را بیمه نمود. دیگر هیچ انسانی در هیچ برهه‌ای از تاریخ نمی‌تواند عذر بیاورد که مانعی رفع نشدنی بر سر راه پیشرفت او در مسیر انسانیّت وجود داشته است؛ چراکه هر نوع مانعی را می‌توان در کربلا ردیابی کرد و راه مبارزه‌ی با آن را نیز. استعلای آرمانی، مکوِّن عنصر وفا در دستگاه اباعبدالله علیه السلام می باشد. به دلیل آنکه هدف خویش را ذیل ولایت امام خویش تعریف کرده‌اند، به مقام وفا می‌رسند و این چنین از لسان مولایشان ستایش می‌شوند: «فانّی لا أعلَمُ أصحاباً أوفَی و لاخَیراً مِن أصحابی؛ من یارانی باوفاتر و بهتر از یارانم سراغ ندارم». یکی از رجزهای حضرت ابوالفضل علیه السلام چنین بود: «یا نفسُ مِن بَعدِ الحسینِ هُونی و بَعدَه لاکُنتَ ان تَکونی؛ ای نفس وای بر تو بعد از حسین، و بعد از او نباید باقی باشی» آرمان زندگی شریف خویش را در همراهی با اباعبدالله علیه السلام قرار داده است به گونه‌ای که بدون ایشان، هدفی برای زندگی نیست و باید مُرد. مشکلی که تمدّن غربی با تن دادن به مدرنیته با آن دست به گریبان شده است، زندگی بدون آرمان و زندگی برای زندگی است. به همین خاطرست که آحاد این جامعه، نهیلیسم و پوچی را با تمام وجودشان حس می‌کنند و برای فرار از آن خود را دائماً با تنوّع های مادّی سرگرم می‌نمایند. به عبارت دیگر سردمداران مدرنیته دائماً تکنولوژی‌های متعدّد را عرضه می‌کنند تا زمانی برای فکر کردن به معنای زندگی برای مردم باقی نماند؛ و بدینوسیله تمدّن خویش را از اضمحلال برهانند. تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر شناخت امام و اقتدای به او، برای نجات از حیات جاهلی نیز نشان از تنها آرمان بشریّت دارد: «مَن مات و لَم یُعرِف إمامَ زَمانِه مات میتة الجاهِلیّة؛ آنکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است». مرگ جاهلی، نشان از حیات جاهلی دارد؛ چراکه مرگ عصاره‌ی حیات انسان است: «کَما تَعیشونَ تَموتونَ؛ همانگونه که زندگی میکنید میمیرید». از سوی دیگر آنکه قبله نمای زندگی خویش را با امام زمان خود تنظیم نماید، به زندگی حقیقی دست یافته است. سیدالشهدا علیه السلام عین آرمان است. آرمانی که با فطرت انسان سخن می‌گوید و آن را به غلیان و خروش می‌آورد؛ آرمانی که گذشته‌ی تاریخ را سرپرستی کرده و به آینده‌ای روشن متّصل خواهد کرد. آرمانی که معجونی از عقل و عاطفه است و همه ی ابعاد وجود انسان را تا روز قیامت پشتیبانی خواهد کرد. سیدالشهدا علیه السلام یگانه آرمانی است که هیچ هدفی به درجه‌ی آن نرسیده و نخواهد رسید. لذاست که امّت حسینی به هیچ هدفی جز تحقّق تمدّنی جهانی که در رأس آن منتقم سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفته باشد، دل نخواهد بست. 🏴https://chat.whatsapp.com/LLasGIGW6irLAz69h1M5Mh 🏴 @shab_amaliat