↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
_ڪوله‌بارگناهانم‌بردوشم‌سنگینی‌می‌ڪرد  نداآمدبردرخانه‌ام‌بیا، آنقدربردربڪوب‌تادربه‌رویت‌واڪنم. وقتی‌بردرخانه‌اش‌رسیدم‌ هرچه‌گشتم‌دربسته‌ای‌ندیدم!! هرچه‌بودبازبود… گفتم:خدایابرڪدامین‌دربڪوبم؟ نداآمد:این‌راگفتم‌ڪه‌بیایی وگرنه‌من‌هیچوقت‌درهای‌رحمتم‌را به‌روی‌تونبسته‌بودم! ڪوله‌بارم‌برزمین‌افتادوپیشانیم‌برخاڪ... ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام