🔴درنگی بر گفتگویی محسن هاشمی رفسنجانی در شبکه خبر یکم: انتخاب! پس از رهنمودهای انتخاباتی امام خامنه‌ای (۲ دی ۱۴۰۲) صدا و سیما، همان روز برای بسط مباحث انتخاباتی، در صدد گفتگو با چهره‌های سیاسی بود که تا عصر همان روز توفیق چندانی نیافت. شنیدم که «محسن هاشمی رفسنجانی» در پی دعوت به گفتگوی رودرو با یکی از این چهره‌ها، گفته بود: «مادرم گفته با فلانی گفتگو نکن!» اما شب سوم دی بالاخره شاهد گفتگوی او با گزینه دیگری بودم که حسین شریعتمداری بود. یک ابهام همین جا است که چرا باید اول و یک طرف این گفتگو، حتما، محسن هاشمی، باشد؟! آیا او شخصیت ویژه دارد که باید از گزینه‌های اصلی برای شروع این گفتگوها باشد؟ آیا حزب کارگزاران در میان این همه حزب ریز و پرشت، تخم دوزرده یا واقعا برنامه راهبردی انتخاباتی تحویل دارد؟! چیزی که حداقل در همین گفتگو دیده نشد. من جای احزاب دیگر بودم، به صدا و سیما بابت این توجه ویژه به کارگزاران و آقازاده هاشمی، اعتراض می کردم. به هر حال انتخاب او برای شروع، پیوست توجیهی از سوی صدا و سیما نداشت. دوم: گفتاورد در تعیین طرف مقابل هم حسن انتخاب ندیدم. حسین شریعتمداری، روزنامه نگار پیشکسوت و بزرگوار مقابل محسن هاشمی یک شخصیت حزبی بود. در‌کنار ناترازی صنفی و سیاسی، مسیر و توازن محتوایی گفتگو رعایت نشد. موضوع گفتگو «رقابت» بود که بارها محسن هاشمی از آن،‌ دور شد و در برابر تذکر مدام، مجری، محسن هاشمی، راه خود را می‌رفت. مجری می توانست تهدید کند که اگر موضوع رعایت نشود، گفتگو پایان می یابد و یا دفعات دیگر، به گفتگو دعوت نخواهد شد. اما مجری حتی به او پاداش هم داد که برای او فرصت گفتگو با شورای نگهبان را هم تدارک ببیند! وقتی فرد قواعد تفاهم شده گفتگو را رعایت نمی کند، چرا باید جایزه بگیرد. البته گفتگوی چنین فردی با یک مرجع حقوقی هم بی‌توازن است. او باز دون کیشوت وار، و با رویکرد سیاسی به جنگ یک نهاد داوری خواهد رفت! به علاوه محسن هاشمی، مدام کوشید مجری را جانبدار شریعتمداری نشان دهد و مظلو‌م‌نمایی کند. شبیه ترفند حسن‌روحانی در مناظره‌های انتخاباتی. به نظر می رسد در هردو جا، مشاروه یک نفر پشت پرده جریان دارد. البته مجموعا گفتگوی خوبی ارائه شد و شریعتمداری نکات خوبی گفت . به ویژه آنجا که در برابر برچسب‌زنی مکرر او به مرحوم آیت الله مصباح، گفت: «تا جایی که من یادم هست و سندش هم موجود است آقای هاشمی خواهان کاهش مشارکت مردم و انتخابات کنترل شده بود.» نکته خوبی که در فضای مجازی هم بازتاب وسیعی یافت و مردم‌گریزی ویژه‌خواهان را آشکار کرد. اما چند نکته در این گفتاورد، گم شد که یادکرد حداقل دو مورد آن سودمند است. سوم: ردصلاحیت محسن هاشمی، چندبار برای ردصلاحیت پدرش، ذکر مصیبت خواند و البته پاسخ قاطعی نگرفت. شورای نگهبان درباره دلیل ردصلاحیت هاشمی پدر، در انتخابات ۱۳۹۲ تنها بر یک موضوع تاکید کرد و آن هم «کهولت سن» بود. زیرا او با آن شرایط سنی و فیزیکی فاقد شرط مصرح قانون اساسی یعنی «مدیر و مدبر» برای ریاست‌جمهوری بود. البته کارنامه هاشمی رفسنجانی پدر، حاوی نمرات منفی متعدد دیگر مانند حمایت از فتنه ۸۸ بود. اما آنچه در ادبیات رسمی شورای نگهبان تاکید شد همان «کهولت سن» بود. البته محسن هاشمی هاشمی و رفقا، همان ایام فیلمی از دویدن پدر روی تردمیل منتشر کردند و او گفت حاضر است با آقای جنتی مسابقه دو برگزار کند. پس برای ریاست‌جمهوری که یک مسئولیت اجرایی است هم صلاحیت دارد! واقعیت این است که او هرچقدر هم دوید وقتی در سال ۱۳۹۵ به جایی خاصی از استخر فرح رسید، جناب ملک الموت او را قبض روح فرمود و او اگر رییس‌جمهور شده بود سال ۱۳۹۶ به پایان ریاست‌جمهوری نمی رسید. چه بسا، بار سنگین دولت، زودتر از کهولت، جان هاشمی را می گرفت.‌ بنابرابن خانواده او باید از شورای نگهبان، سپاسگذار هم باشند که اجازه نداد بار سنگین‌تری بردوش بگیرد! چهارم: ویژه‌گزینی از رفتار ویژه‌خواهانه هاشمی و اطرافیان، گزارشهای متعددی حتی در خاطرات روزنوشت او ثبت است. مثل اینکه به وزیرنفت فرمودند برای مهدی، کاری پیدا کنند و او در نوجوانی رئیس یک مجموعه بزرگ وزارت نفت شد. یا اینکه در سومین دوره انتخابات خبرگان به شورای نگهبان فرموده بودند در آزمون اجتهاد به حسن روحانی، سخت نگیرد. آقازاده او، در همین گفتگو، بارها گلایه می کند؛ چرا «فاطمه ما» در انتخابات تایید صلاحیت نشده است.‌ گو اینکه همین «فاطمه ما بودن» یعنی تایید صلاحیت! اگر ژن خوب هاشمی‌ها، تضمین صلاحیت داشت که «فایزه و مهدی» مجرم و زندانی نمی شدند. داداش! حالا که بنا بر سفارش بود در همانجا می فرمودید: «محکومیت «فائزه ما» و «مهدی ما» هم نادیده گرفته شود.» و دیگر انتخابات و قوه قضائیه کیلویی چند؟ می فرموید: «ایران کلا واس ماس.» ✍ محمدمهدی شیرمحمدی @shabake_ammarion