🔴
بذر نامبارک "تردید در انتقام" را چه کسانی کاشتند
🔰 حمید رسایی: شاید برخی از خوانندگان این یادداشت به یاد نداشته باشند اما سال ۹۸ وقتی حاج قاسم به دست نیروهای آمریکایی به شهادت رسید و موج مطالبه مردمی برای انتقام از این جنایت راه افتاده بود، تاجزاده، خاتمی، مزروعی، حجاریان، پروانه سلحشوری و... در بیانیهای ضمن انتقاد از ترور سردار سلیمانی، خطاب به مسئولان کشور نوشتند:
"ما همچنین مسؤلان کشورمان را به پرهیز از افتادن در دامی که جنگسالاران آمریکایی و اسرائیلی برای ایجاد اختلال در روند طبیعی تحولات در ایران و گسترش بیثباتی و ناامنی در منطقه و فروش سلاح بیشتر پهن کردهاند، دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم با این جنایت مصیبتبار، هوشیارانه و همهجانبه مواجه شوند و حفظ امنیت عمومی و ملی و نیز آبادانی و رفاه ملت را بر هر موضوع دیگری اولویت دهند."
این اولین تخم نامبارک خدشه و تردید در انتقام گرفتن از قاتلان حاج قاسم بود که از زبان سرطان اصلاحات بیرون آمد. درست در زمانی که ایران در سوگ حاج قاسم بود و «انتقام سخت» خواست قاطبه مردم و این خشم ملی، خواب را از چشم دشمنان ما ربوده بود.
اما صدور این بیانیه آغاز عملیات روانی دنبالههای داخلی نظام سلطه برای کُند کردن تیغ انتقام جمهوری اسلامی شد. شخصیتها و رسانههای اصلاحطلب با القای دوقطبیهای «جنگ و صلح»، «معیشت و امنیت» یا طرح موضوع «نسبت هزینه و فایده» برای تغییر ذائقه افکار عمومی فعال شدند.
👈 تلاش کردند نشان دهند، انتقام شهادت حاج قاسم سلیمانی، کشور را درگیر جنگ نابرابری با آمریکا خواهد کرد و صلح و آرامش کشور را بهم میریزد.
👈 تلاش کردند نشان دهند، انتقام از ترور حاج قاسم سلیمانی میتواند مقدمات تغییر شاخصهای اقتصادی در ارز و بازار سرمایه و بهم ریختن معیشت مردم شود.
👈 تلاش کردند تا القا کنند که انتقام خون یک نفر (هرچند آن نفر حاج قاسم سلیمانی باشد) میتواند مقدمه کشته شدن یک ملت را فراهم کند و این هزینه به نسبت فایدهای که به دست نمیآید، نمیارزد.
و این در حالی است که آمریکا و اسرائیل بسیار آسیبپذیرتر از آنچه خود را نشان میدهند، هستند.
سوگمندانه آنچه درد را بیشتر میکند این است که خط تاجزاده، حجاریان و بقیه اصلاحطلبان در خصوص انتقام همچنان ادامه دارد و در برخی از مسئولان کشور تبدیل به یک گزاره ثابت شده است.
#کانال_شبکه_عماریون
@shabake_ammarion