ن بوده است. بحث‌های به‌عمل‌آمده بر عمق و وسعت این گفتمان افزوده است. دوران جنینی جنبش سپری‌شده و همسویی میان مبارزان راه آزادی برقرار شده است. سازمان‌دهی مناسب، حرکت هم‌جهت، ضرورت درک موقعیت حساس کنونی، پرهیز از خواسته‌های فردی و خودمحورانه و شتاب‌زدگی، اهمیت به کار جمعی و توافقات حداقلی و به تعلیق درآوردن تمایزات ایدئولوژیک و معرفت‌شناسانه و دیدگاه‌های چپ و راست اقتصادی تا حصول موفقیت جنبش دموکراسی خواهی، گام‌های بعدی هستند که می‌توانند مقاومت مدنی مردم را برای تأمین خواست برگزاری همه‌پرسی محقق سازند و پشتوانه اجتماعی لازم را فراهم آورند. بعدها عبدالله مؤمنی و مهدی امینی زاده از اعضای گروهک افراطی دفتر تحکیم وحدت با انتشار یک مقاله مشترک در روزنامه شرق نوشتند که مسیر براندازی از طریق فراخوان اشتباه بوده و مردم برای این دست اقدامات ضدانقلاب تره نیز خرد نخواهند کرد. امینی زاده نوشته بود که راه عبور از نظام از صندوق رأی خارجی با حمایت تانک‌های خارجی بلکه از درون و با اعتصاب؛ براندازی نرم در مدل دموکراسی هندی می‌گذرد، نه بیانیه‌ای که گروهک منافقین برای دانشجویان بنویسد! در جریان فتنه سال ۸۸ باز همان گروهک‌های رادیکال دوم خردادی سعی کردند با انتشار فراخوان مردم را با خود همراه کرده و با تشکیل زنجیره‌های انسانی فشار مصنوعی به‌نظام وارد کنند، در نهم دی همان سال طومار این فراخوان‌های بیهوده درهم‌پیچیده شده و عرض و دامنه ضدانقلاب برای همگان آشکار شد رد پای نفاق انگلیسی پشت یک پروژه اینترنتی شصت میلیون دات کام آزمایش اولین پروژه اینترنتی توسط سازمان‌های اطلاعاتی غربی علیه ایران بود، بعد از آن بارها این دست پروژه‌های سفارشی مورد آزمایش قرار گرفته است. هفتاد روز پس از اغتشاشات محله محور در برخی شهرهای کشور بازهم طول و عرض جنگ احزاب علیه مردم ایران به‌خوبی مشخص‌شده است. درحالی‌که دشمن سعی داشت با راه انداختن یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار یک موج اجتماعی سنگین علیه مردم برپا کند، محتوای درونی این جنگ نیز کشاندن نیروی متجاوز خارجی به کنار مرزهای ایران و ضرب به مقاومت اسلامی و مردمی از درون بود. در این مدت عوامل گروهکی از تمامی مدل‌های بسط زنجیره خشونت استفاده کرده تا نقطه‌چین‌های براندازی سخت را به هم پیوست کنند. حسین توقیری، کارشناس ارشد مسائل ایران در نشنال اینترست درباره مدل اغتشاشات نوشته است: ایران در مقابل هژمونی آمریکا ایستاد اما با گسترش اهداف خود در منطقه از حـد خـود فـراتـر رفـت. ایـران با سیاست‌ها و لفاظی خود ثبـات مـتحـدان عـرب آمریکا را تهدید کرده و برتری استراتژیک اسرائیل (رژیم موقت صهیونیستی) را با برنامه هسته‌ای خود به چالش کشیده است. ایران همچنین ترسی را در میان سلطنت‌های محافظه‌کار عربی برانگیخته است که می‌خواهد بـر منطقه تسلط یابد. واشنگتن بدون شک تلافی کرد و شدیدترین تحریم‌های ممکن را اعمـال کـرد و مشکلات اقتصادی جـدی بـرای مـردم عـادی ایرانی ایجـاد کـرد و اکثریت مردم را ناراضی ساخت. حالا باید قدم آخر را برداشت، روی صندوق رأی نمی‌توان رژیم عوض کرد، دولت بایدن باید با اعمال خشونت بیشتر به جلو حرکت کند! منظور این تحلیل‌گر آمریکایی از به جلو حرکت کردن با خشونت بیشتر، توانمندسازی گروهک‌ها برای اقدام علیه مردم ایران بود. به‌عنوان‌مثال رصد تحرکات گروهک‌های تروریستی نشان می‌دهد پس از اقدامات میدانی و آشوب ها و عملیات تروریستی اخیر گروهک‌های معاند کردی طی هفته‌های اخیر در شهرهای غربی کشور، در روزهای گذشته مبالغی از سوی سران این گروهک به‌عنوان پاداش نقدی به هسته‌های داخلی خود در شهرهای کردنشین نظیر مهاباد و ... پرداخت‌شده است. نکته قابل‌توجه در این خصوص این است که هم‌زمان با این اقدام، پیغامی نیز از سوی سران گروهک به برخی نیروها و هسته‌های داخلی در خصوص خرابکاری و عملیات در شهرهایی مانند بوکان نیز منتقل‌شده است که جزئیات آن در اختیار دستگاه‌های امنیتی بوده و اقدامات تأمینی و پیشگیرانه لازم نیز در نظر گرفته‌شده است. باوجود دادن تنفس مصنوعی به ضدانقلاب و گروهک‌های تروریستی در ۷۰ روز گذشته بخش قابل‌توجهی از این گروهک‌های اقماری از اغتشاشات جامانده و نتوانستند به خود پابه‌پا در آشوب‌ها برسند، ازاین‌رو بار دیگر ایده فراخوان روی میز اتاق فرمان سرویس‌های اطلاعاتی غربی قرار گرفت! اما بازهم محاسبات دشمن به‌هم‌خورده و این دست فراخوان‌های اجباری با چاشنی خشونت، تهدید به قتل و اعمال روش‌های تروریستی در خط دو نه‌تنها به نتیجه لازم نرسید، بلکه ماهیت ضدانقلاب را بیشتر مشخص کرد، اگر در فراخوان شصت میلیون دات کام رد پای انگلیسی‌ها به‌وضوح در آن ماجرا مشخص بود، این بار راه انداختن یک اکانت جعلی بانام «جوانان محلات» دست ضدانقلاب را رو کرد کمیته خرابکاری جوانان محلات خود را گروهکی بدون لیدر و سیال با ساختار خاکستری معرفی کرده است که به‌صورت