📕 ♨️ 📚 ✍ نوشته ی دختری بنام آمین که ازجانب پدر، مادر و مرد صیغه­ ای اش مورد ظلم قرار می­ گیرد. در داستان همه ­ی شخصیت ­ها پولدارند و مغرور…  همه دنبال هوس­😇 و پول💵 هستند ؛ دوست دارند کلاه🎩 سر اطرافیان بگذارند؛ و این ها شریکان تجاری اقوام­ند.  یعنی هر کسی دارد زیر پای قوم و خویش خود را خالی می ­کند.  سراسر رمان پر است که هوس­ بازی مردان و زن­بارگی­ هایشان😐، خیانت مردان به زنان­شان، روابط آزاد و البته غم و غصه­ های زیاد😭.   تنهایی­ ها، قهرها، دوری کردن­ ها، فرارهای زیاد و تلخی­ ها😩😫. ✅عجیب است این همه زشت زندگی کردن!!!🤔🤔🤔🤔 پدری که ظلم می­ کند😤 و تبعیض قائل می ­شود.  تاجر و عاشق ❤️و فارغ است و تنها و مغرور. مادری که فرزندانش را می­ گذارد و می­ رود🚶‍♀🚶‍♀🚶‍♀🚶‍♀، چون عاشق ❤️مرد دیگری شده است😱. دختری که قهر می­ کند از خانه و می­ رود🏃‍♀🏃‍♀.  دختری که به زور توسط پدرش صیغه­ ی مردی پولدار💸 می­ شود.  دختری که دخترانگی­ اش را در اختیار مردی می­ گذارد… ⚠️رمان، پر است از زشتی ها😐…،  ⚠️چرا انسان­ ها این­قدر تلاش می­ کنند که زشتی­ ها را در قالب رمانی📖💔 عاشقانه تحریر کنند و با دادن دو سه تا صحنه­ ی روابط خصوصی، شویِ لباس💃، آرایش💄💋 و پول💵، دیگران را جذب کند🙄؟! ⚠️آیا این همه نکبت و رنجی که از این زندگی­ های هوس­ آلود نصیب انسان می­ شود زیباست؟!!!  واقعا متأسفم. @shabcheragh2