📕
#54
📚 رمان:
#بوسه_فرشته_ها
✍ نویسنده:
#مسلم_شوبکلایی
سیر 📖داستان:
زندگی دختری که بین خیر ✅و شر ❌بزرگ می شود.
بین خاله و معلمی👩🏫 که یکی ضرر است و یکی منفعت و سرآخر نتیجه ای که دختر می گیرد و سرانجام خاله و معلم را به تصویر می کشد.
📨پیام داستان:
روال خلقت آزادی و اختیاراست و سرانجام هر کس بسته به خودش است.
⚪️شخصیت اصلی:
🔸دختری که آزاد است و
🔸هم خوبی ها را می بیند
🔸هم بدی ها را و
🔸انتخابش با خودش است که چگونه زندگی اش را جلو ببرد.
🔵شخصیت دوم:
معلم👩🏫 است که نماد خوبی هاست اما در انتقال مثبت ها اصلا اهل زور نیست.
روشش در انتقال خوبی ها آرامش و پیوستگی است.
پایه ی کارش بر مبنای محبت و ادب🤩 است.
یعنی هم حرمت فرد را نگه می دارد و هم او را ازمحبتش سیراب می کند.
البته حق را هم منتقل می کند هرچند که در زندگی اش سختی های😫 زیادی می بیند.
🔴شخصیت سوم:
خاله است که دلش رهایی🕊 می خواهد و همین کار را هم انجام می دهد؛ هرچند که خودش را اسیر هوس ها و غرب زدگی می کند.
یک مقلد است که ‼️همه چیز را نمی خواهد و
همه چیز می خواهد.
‼️هرچه خدا می خواهد نمی خواهد وهرچهنفسشوشیطان میخواهند، می خواهد.اهل هرکاری هست ؛
هرچند که خدا هم حاضر نیست او را محروم کند، اما او رویگردان😠 است.
♦️تبصره:
یک داستان واقعی که نویسنده قدرت قلمش📝 را بکار نبرده و تنها یک راوی🗣 بوده است.
در نتیجه:
داستان📖 ضعیفی نوشته شده است که جای کار بسیاری دارد.😐
ولی
📖تاثیر گذاری خوبی روی خواننده دارد
و خوب هم نشان می دهد که این گونه نیست که اگر معلم فرد مثبتی➕ است پس زندگی اش بی مشکل✔️ باشد.
@shabcheragh2