ارزش ضربه‌ی علی علیه السلام ؛ ارزش ضربه‌ی وعده‌ی صادق! بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. دهم شوال سال ۵ ه‌ق، زمانی است که بعض مورخین برای آغاز نبرد احزاب گزارش کرده‌اند. «ابن‌حبیب، المحبر، ص۱۱۳» در آن جمگ، تمامی جبهه‌ی کفر و شرک، با هم‌پیمانی یهود و ستون پنجم دشمن (منافقین) در صدد جنگی تمام‌عیار بر علیه مسلمانان و حکومت اسلامی برآمدند. مسلمانان در مقام دفاع، از تاکتیک جدید «حفر خندق» به پیشنهاد سلمان فارسی استفاده کرده، منتظر پیدا شدن طلایه‌ی لشکر دشمن بودند. لشکر عظیم دشمن اما، به پیشروی خود ادامه می‌داد که ناگاه با خندقی عظیم مواجه شدند که آنان را به توقف در پشت آن، مجبور ساخت. چند روزی که از رویارویی دو سپاه در دو طرف خندق گذشت، روزی [شاید هفدهم شوال] پهلوان نامی و جنگ‌آور معروف مشرکان «عمرو بن عبد وَدّ» به میانه‌ی خندق آمده، با رجزخوانی، شروع به مبارزطلبیدن کرد. وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام (که در آن روز کمتر از ۳۰ سال سن داشت) برای کم کردن شرّ او وارد میدان کارزار شد، پیامبر صلی الله علیه وآله جمله‌ای تاریخی بر زبان آورد: بَرَزَ الدِّینُ کُلُّه، عَلی الْکُفرِ کُلُّه تمام دین، در برابر تمام کفر ایستاده است! و وقتی هم با موفقیت، و پس از از پا درآوردن حریف غدّار، از خندق بیرون آمد، رسول خدا صلی الله علیه وآله در تجلیل از کار بزرگ او فرمود: ضَربَةُ عَلیٍّ یَومَ الخَندَقِ أَفضَل مِن عِبادةِ الثَّقَلَینِ ضربت علی علیه السلام در روز خندق [که بر عمرو بن عبد ود وارد آورد] از عبادت تمام جنّ و انس باارزش‌تر است. در حقیقت آن ضربت، و هلاکت آن پهلوان نامی، آغازی بر اضمهلال سپاه تا بن دندان مسلح و مجهز لشکر کفر، و زمینه‌ساز فرار آنان و به تبع آن، پیروزی سپاه اسلام بود. در جریان مبارزه‌ی آن‌دو، عمرو، آب دهان بر صورت مبارک علی علیه السلام انداخت، و حضرت (که امکان کشتن او به آسانی برایش فراهم بود) لختی مکث کرده، سپس با یک ضربه‌ی کاری سر از بدن نحسش جدا ساخت. سبب این کار را که از مولای متقیان علیه السلام جویا شدند، چنین جواب داد: آن‌لحظه که خدو بر من انداخت، خشمگین شدم و ترسیدم اگر در این حالت او را به جهنم ملحق کنم، برای خدا نباشد؛ لذا کمی مکث کردم که خشمم فروکش کند، آنگاه او را خالصاً لله بکشم! از سوی دیگر، وقتی پس از اتمام نبرد، پیروزمندانه از خندق بیرون آمد، مسلمانان دوره‌اش کردند: - علی جان! زره قیمتی‌ای داشت؛ چرا (به رسم غنیمت) از تنش درنیاوردی؟! چرا او را برهنه نساختی؟! - نه؛ عمرو بزرگ قوم بود، هتک حرمتش روا نیست!!! خواهر عمرو وقتی شنید برادرش به دست که کشته شده، و آقا چه مردانگی‌ها در حقش داشته است، می‌گفت: برادرم عمرو! حق است در مصیبت فقدان چون تویی، مویه را به اوج برسانم اما گریه نمی‌کنم و اشک نمی‌ریزم، چرا که قاتلت کریم بن کریم است!!! صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 😭 سیدالشهداء علیه السلام هم بزرگ قوم (و بلکه سید شباب اهل الجنة) بود؛ وقتی زینب کبری سلام الله علیها به کنار پیکر مطهرش رسید، دید نه سر در بدن دارد، و پیراهنی به بر؛ ...😭 آن ده اسب‌سوار هم که نزد عبیدالله ملعون مطالبه‌ی مزد بیشتر کردند، در جواب چرایی درخواست‌شان گفتند: نحن رضضنا الصدر بعد الظهر ... ما سینه‌ی حسین را بعد از پشتش، پایمال سم اسب‌ها کردیم ...😭 الا لعنة الله علی القوم الظالمین 😭 روز هفدهم شوال را به پاس جوانمردی‌های امیرالمؤمنین علیه السلام در کشاکش جنگ خندق، و کشتن کبش‌الکتیبه‌ی لشکر کفر، در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، روز «تجلیل از فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای» نامگذاری کرده‌اند. نکته‌ی مهم دیگر اینکه، ضربة علی یوم الخندق، انسان را ناخودآگاه و ناخواسته، یاد ضربه‌ی دلاورمردان ارتش و سپاه به رژیم کودک‌کش صهیونیسم (در جریان عملیات غرورآفرین و پیروز «وعده‌ی صادق») می‌اندازد. آری! بعد از آن ضربه‌ی کاری، کبش الکتیبه‌ی کفار، اسرائیل جنایت‌کار بدجوری در سراشیبی سقوط و نابودی قرار گرفته است. نابودی سریع‌تر کفر و استکبار و صهیونیسم بین‌الملل، و تعجیل در ظهور حضرت بقیة‌الله الاعظم ارواحنا فداه، صلوات والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ؛ ۱۷ شوال ۱۴۴۵ @shabnamshabna