شوق شهادت...
عزیزم!
من از بی قراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛
من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم.
کریم، جبیب، به کَرَمت دل بسته ام،
تو خود می دانی دوستت دارم.
خوب می دانی جز تو را نمی خواهم.
مرا به خودت متصل کن.
#فاطمیه
#حاج_قاسم
#مرد_میدان