را تپه ای فرض کند. کودک مانند خودرویی حرکت می کند و دور می زند. خود را به منزله راننده می بیند و بدن خویش را همچون خودرو به کار می اندازد. تخیل کودک اسباب بازی ها را بزرگ می کند و مواد بازی را تغییر می دهد تا به این ترتیب، کودک بتواند به عالم خیال وارد شود، موجودات خیالی را واقعی فرض کند و از بازی خود لذت ببرد.
هرچند کودک ذهن فعال و قوی دارد، اسباب بازی ها در نظر او مواد واقعی هستند و او هر دو قلمرو واقع و خیال را نیک می شناسد. در انواع بازی های تخیلی، پرتو خیال است که اسباب بازی ها و مواد را جان می بخشد و هنگامی که خلق و خوی طفل دگرگون می شود، اسباب بازی ها ممکن است در نظر او تغییر کنند؛ مثلاً جریان باریکی از آب صورت خندق بگیرد، یا تکه چوبی که قایق بود، به خیال او جزیره ای جلوه کند. برای کودک بسیار آسان است که صندوقخانه ای کوچک، گاهی محل اختفای دزد، و زمانی محل تاجگذاری پادشاه باشد.
این بازی ها در یک و نیم سالگی آشکار، ولی معمولاً در سه سالگی آغاز می شود و در طی چند سال غنا و پیچیدگی می یابد. تحقق این مرحله، مستلزم پشت سر گذاشتن مطلوب مراحل پیشین است.
در این بازی ها کودک، برای تظاهر به نوشیدن، ابتدا فنجانی خالی را به کار می برد، در مرحله بعد این کار را با یک برگ که به شکل فنجان در آمده، و یا با کف دست خود که آن را گود کرده است و میان آنها و شیء واقعی مشابهت ظاهری وجود دارد، انجام می دهد. او در مرحله بعدی، از اشیای مناسبی استفاده می کند که به شیء واقعی شبیه نیست و سرانجام به مرحله ای می رسد که این کار را اصولاً بدون استفاده از اشیا و با حرکات نمایشی صامت انجام می دهد.
این مراحل، میزان «فاصله گرفتن» تدریجی کودک از اشیای واقعی و افزایش مهارت وی در نمادسازی را نشان می دهند. تفاوت این نوع از بازی ها با بازی های نمادی آن است که در بازی های تقلیدی و نمایشی و حتی نمادی، کودک از آنچه دیده و تجربه کسب کرده است الگوبرداری می کند، در حالی که در بازی های تخیلی، کودک با استفاده از تجربه های گذشته خود، رویدادی جدید که در سابق برخورد چندانی با آن نداشته است، به وجود می آورد.
کودک با استفاده از بازی های نمادی، پرنده اندیشه را به دور دست ها پرواز می دهد و با نیروی تخیل خود اشیا و موجودات مورد علاقه را در برابر خویش حاضر می کند و در آنها تغییراتی می دهد تا مناسب بازی او شوند و آن گاه آنها را با اسباب بازی های نمادی خود فعال می کند. کودک با استفاده از نیروی تخیل خود، موجودات یا اشیایی را که باعث زحمت و آزارش هستند، بدون ترس از گزند آنها و با رضایت خاطر، حاضر می کند و آن گاه با اسباب بازی های نمادی خود، آنها را هلاک می سازد یا از آنها انتقام می گیرد و به تنبیه شان می پردازد.
رشد تخیل، باید هدف اصلی آموزش و پرورش کودک باشد. همه مخترعان، نویسندگان، نقاشان و موسیقیدانان بی تردید تخیلی قوی داشته اند. بازی کودکان می تواند برای رشد تخیل بی اندازه مفید واقع شود و تخیل نیز فرصت های ثمربخشی را برای یادگیری و شناسایی کودکان از جهان فراهم می آورد.
وسایل و لوازمی که به کودکان در بازی های تخیلی کمک می کند
فعالیت هایی مانند خانه بازی، بازی در نقش پدر و مادر، آشپزی، خرید و فروش و شکار از شکل های متداول بازی های تخیلی هستند که برای این بازی ها، هرچه وسایل بازی بیشتر باشد، کودکان بهتر می توانند بازی های تخیلی را انجام دهند. وسایلی که برای این منظور به کار می رود، لازم نیست نو و یا دقیق درست شده باشد. اگر این وسایل ناقص باشند، کودک با کمک تخیل خویش، آنها را تکمیل می کند.
وسایل لازم برای بازی های تخیلی
1- لباس های زنانه؛ 2- لباس های مردانه؛ 3- تلفن اسباب بازی یا چیزی شبیه آن که کودک را تشویق به صحبت کردن کند؛ 4- انواع عروسک ها و خانواده عروسکی؛ 5- بطری شیر نوزاد؛ 6- زنگ اخبار که برای ورود استفاده می شود؛ 7- شیلنگ پلاستیکی به طول دو یا سه متر؛ 8- خودرو، قطار، قایق و هواپیمای اسباب بازی؛ 9- ملافه، پتو، رومیزی، روتختی کهنه که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد؛ 10- کلاه مأمور آتش نشانی، کلاه افسر پلیس، روپوش سفید و لوازم پزشکی و ...
#متن_نوشت
@shadibabazi