✍️ شاعر_شو
ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ ꙮ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ ✍ 🌹بعد از معرفی خلاصه ای از خاقانی 📚 یه داستان حکیمانه قشنگ از این شاعر امّی بگم☺️ 🏆 یه روز خاقانی به مجلسی که اعیون و بزرگون بودن؛ دعوت شد 😁در جریانید که به جز شاعران درباری؛ شاعری و کار_فرهنگی؛ برای کسی آب و نونی نداشته 😇 خلاصه خاقانی هم با لباس کهنه رفت مجلس و خواست بره بالای مجلس پیش اعیون بشینه که مسئول تشریفات مانعش شد و گفت: با این سر و وضعت بری دم در بشینی بهتره تا وسط اعیون😕 🌹خاقانی هم که مث خودم؛ مظلوم😁و حوصله کل‌کل با نادونا رو نداشت، میره پایین مجلس می‌شینه 🏆 اونم خاقانی که بین عموم مردم خیلی محبوب بوده و بانگ شهرتش به دربار پادشاها میرسیده 👈خلاصه چندنفر از حسودایی که چشم دیدن خاقانی رو نداشتن؛ می بینند و مسخره و ناراحتش میکنن مثلا یه جوان نوشاعر بی ادب رو می برند بالا مجلس بشینه و بهش میگن چرا بالا نشستی مگه نمیبینی خاقانی پایین نشسته که نوشاعر بی ادب، میگه قدر و ارزش من کمتر از خاقانی نیست😒 😇 خاقانی هم که مث خودم حاضرجواب بداهه گو بوده؛ این چندبیت تند و تیز اعتراضی رو مثل گرز رستم؛ حواله‌ی روح اونها میکنه👇 کارکرد جهان دون عجب است همه سوگ است و نام او طرب است وانکه نادان، ستور او به تک است وانکه دانا، کمیت او عقب است گر فروتر نشست خاقانی نه مرا عیبُ و؛ نه تو را ادب است /چه کند؟ روزگار، بی ادب است/ قل هوالله ؛ نیز در قرآن زیر تبّت یدا ابی‌لهب است 🖍 📚 ꙮ➜ شـاعــر❣شــو👇 ••••⊱❖❀❁❊❂❁❀❖⊰•••• ➜﴾ @shaer_sho ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌ ❥᭄ ➜﴾ @shaer_sho ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌ ❥᭄ ••••⊱❖❀❁❊❂❁❀❖⊰••••
1.2هزار مشاهده