هیچ کس نیست بفهمد دل بیمارم را
در پس پرده ببیند همه اسرارم را
سرکشد زهر غزلهای جنون آمیزم
آن قسم خورده که آتش زده افکارم را
بِگُریزم خودم از خود بزنم ریشه خود
بُکشم غمزهی آدمکش سربارم را
با غم از آه جگر سوز طنابی بتنم
تا ببیند همه شب این دل بر دارم را
از غم دوری او عاشق و شاعر شدهام
کاش بیرون کند از دل غم اشعارم را
دل من تنگ و دلش سنگ و شبی مهتابی_
بسرایم همه شب راز دل زارم را
بزند داغی مُهر از لب خود بر لب من
از تب من به لب آرد همه اقرارم را
#فاطمه_یارندپور
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky