با چشم‌هایش می‌نویسد یک جهان مطلب وقتی که می‌سوزد به پای خواستن در تب مغرور می‌آید کنارم حیف دیوانه حرف دلش را می‌گذارد پشتِ در اغلب افتاده عکس ماه در برکه چه تصویری... با آب دارد قصه سازی میکند امشب آمد نشست و از هوا گفت و کمی خندید انگار درگیراست با احساس لامذهب من منتظر بودم بگوید دوستم دارد اما فقط جان مرا آورد روی لب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky