مرا که دشمن خویشم به خویش وامگذار ستم به خویش اگر می‌کنم خدا مگذار ببخش چشم تو را دور دیدم از خود آه مرا به حال خودم بعد از این رها مگذار مرا ببخش به اشک کنارْ دستی من مرا به برکت این جمع، بینوا مگذار پر از محبت بی انتهای خود کن آه مرا و دست مرا خالی از دعا مگذار به روضه‌های شب قدر بی قضایم کن خدای من به دلم داغ کربلا مگذار به سکه‌های تماماً بهار عفوت آه به جز گذشت تو در کاسه‌های ما مگذار اگر چه کاشتمت بارها ز بد عهدی ولی تو دست مرا آه در حنا مگذار @shaeranehowzavi