تا شده پایان دردت ماجرای عاشقی چون کبوتر پر کشیدی در هوای عاشقی آمدی بتهای شیطان را شکستی با تبر این شکستن شد برایت خون بهای عاشقی سید و آقای محرومان ایران چون شدی جان خود را کرده ای آخر فدای عاشقی خادم و خدمتگزار و عاشق سلطان دین از جوانی بوده ای تو آشنای عاشقی اقتدا کردی به مولایت امیرالمومنین در وجودت بود پنهان کیمیای عاشقی تا که بستی با خدایت عهد وپیمان از ازل رفته ای از این جهان تا انتهای عاشقی @shaeranehowzavi