ورزقان را وجب وجب گشتیم تا سحر در میان تب گشتیم غرق در عشق،با دو دست دعا آسمان را وجب وجب گشتیم باز تکرار،باز هم تکرار صبح گشتیم،نیمه شب گشتیم... با جماعت دل شبستان را در فرادی و مستحب...گشتیم از بهشتی و باهنر گفتیم از رجایی و ...جان به لب،گشتیم جنگلِ درد را به دنبال سرو جمهورِ منتخب گشتیم! شعر شیدایی و شهادت بود واژه ها را چه بی سبب گشتیم @shaeranehowzavi