غزلی برای شهیدان 🌹 زمین برای تلالو ستاره می طلبید از آن پلاک، تن پاره پاره می طلبید ابو تراب نظر کرده بود وقتی خاک از آسمان شهیدان نظاره می طلبید ادیب جبهه به سربند اکتفا می کرد برای سجده از این، استعاره می طلبید حریم سینه پر از شرح صدر آن شده بود غلاف تیغ، حضوری دوباره می طلبید به جسم پاک شهیدی سفید می پوشید کفن که عاقبتی خوش قواره می طلبید اسیر دور شده دانه دانه ی تسبیح که از دهان پر از ذکر چاره می طلبید ستون عرصه ی مشایه در اقامه راه از اعتبار شهیدان شماره می طلبید @shaeranehowzavi