♨️ افسار چندان که مطّلع شده‌اند از رسیدنش افسار بسته‌اند و خوش اند از کشیدنش پالان سزد به پیر خرفتی چنین که هست بابِ دلِ سواری صهیون، خمیدنش دارد زبان سبز و سرش می‌رود به باد سبز آنچنان که هست گواهِ چریدنش باری که این حمارِ به طاحونه متصف دوری‌ست باطل از پی باطل، دویدنش در مورد سوالِ جزا می‌دهد نظر مُفتی _که هست موجب کفّاره دیدنش_ در سر به فکر قافیۀ آخرم ولی شرم است در میان قوافی، گزیدنش پویش @shaeranehowzavi