از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد😔😭   خاک مزار مادرش را میگرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد😭   یاد گذشته یاد آینده برای این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد   گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد   تکرار شد این قِصه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد   بر روی قبر مخفی مادر به یاد آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد😭   وقتی که خون تازه از مسمار میریخت انگار بر حال علی در گریه میکرد😭😭   دست خدا را دست بسته میکشیدند زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد   صیادها با تازیانه حمله کردند کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد   یک روز هم زینب به زیر تازیانه در قتلگه پیش برادر گریه میکرد   وقتی که طفلان بین آتش میدویدند بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد😭😭 رحلت حضرت خدیجه س تسلیت باد