•
🔹چوپان بود؛
از دار دنیا یه گوسفند داشت.
چشمش که به امام حسین افتاد، با عجله خودش رو به آقا رسوند و همون یه دونه گوسفندش رو تقدیم اباعبدالله کرد.
🔸اباعبدالله پرسیدن: بردهای یا آزاد؟
اون مرد گفت: بردهام آقاجان!
اباعبدالله با این فکر که مبادا این بنده خدا بدون اجازه اربابش گوسفند رو به ایشون داده باشه، خواستن هدیه رو پس بدن که اون مرد فوری گفت: مال خودمه آقاجان! از اموال صاحبم نیست!
🔹اباعبدالله گوسفند رو قبول کردن؛
برای تشکر از لطف اون برده، رفتن سراغ صاحب گله.
همه گله رو از صاحبش خریدن، اون برده رو آزاد کردن و تمام گله رو به خودش بخشیدن! 🌱
📚
منبع:
دانشنامه امام حسین، ج۲، ص ۱۳۶
#روایت_من
💠
@shagerde_ostad