صفحه ۱ از ۴ 💠 تولیت حرم مطهر: «خطبه فدکیه» یک مجموعه کامل از معارف اسلامی است/ به قدرت رسیدن معاویه و یزید در زمان گذشته و حکام کشورهای عربیِ حامی و تسلیم صهیونیسم بین الملل در زمان حال، نتیجه غصب خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام در ۱۴۰۰ سال پیش است امروز چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، بیست و یکمین نشست صمیمانه تولیت و پرسنل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم علیهماالسلام، در شبستان امام خمینی(قدس سره) برگزار شد. به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری در ابتدای این نشست، ضمن عرض تسلیت ایّام شهادت حضرت فاطمة الزهرا سلام الله علیها، به بررسی اجمالی «خطبه فدکیه» ام ابیها، پرداخت و گفت: حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام، بر اساس منابع تاریخی مدت زمانی بسیار کوتاه، به گفته برخی از مورخان، هفتاد و پنج روز و به قولی نود روز پس از رحلت نبی مکرم اسلام(صلوات الله علیه) در قید حیات بودند. مقام معظم رهبری(دام ظله) می‌فرمایند که در ایام شهادت مادرم حضرت فاطمه(س) رزق یکسال خود را(یعنی تمام موهبت‌ها و چیزهایی را که انسان در طول سال به آن‌ها نیاز دارد) دریافت می‌کنم. این موضوع ، اهمیت این ایّام را می‌رساند. وی با بیان اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام آن فرد بهشتی است که خداوند به ما عنایت کرده، گفت: حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد دختر گرامی‌شان، لقب ام ابیها را بکار می‌بردند، همچنین می‌فرمودند که فاطمه(سلام الله علیها) پاره تن من است و در جای دیگر عنوان کردند که هر زمان دلتنگ بهشت می‌شوم برای استشمام بوی بهشت، حضرت زهرا(س) را می‌بوسم. عضو هیأت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، با بیان اینکه «خطبه فدکیه» یک مجموعه کامل از معارف اسلامی را در بر می‌گیرد، گفت: خطبه فدکیه، در واقع عصاره و چکیده رهنمود‌های قرآن، پیامبر(ص) و اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است. وی در ادامه به بیان نکاتی پیرامون«خطبه فدکیه» پرداخت و گفت: این خطبه داری چند نکته می‌باشد که اولین نکته و اصل آن مربوط به «توحید» به عنوان اساس اسلام است. هیچ چیزی در اسلام و قرآن، منهای توحید نداریم؛ لذا اولین فرمایشان حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها) در خطبه فدکیه، اشاره به توحید دارد. تولیت حرم مطهر، دومین ویژگی«خطبه فدکیه» را بیان فلسفه احکام عنوان کرد و گفت: حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تک تک موارد از جمله نماز، روزه، زکات و ... را در این خطبه بیان و تبیین می‌کنند و به ما یادآور می‌شوند که هیچ حکم و دستوری در اسلام بدون هدف و دلیل نیست، حتی مستحبات و مکروهات. این راه تعقل در مکتب اسلام را باز می‌کند و در مقابل آن مکتبی قرار دارد که می‌گوید در احکام اسلام نباید تعقل کرد و حسن و قبح عقلی را قبول ندارد؛ یعنی آن مکتب به نوعی جبر اعتقاد دارد که نتیجه آن، بروز و ظهور گروه های تکفیری همچون داعش و طالبان است که یک حکم خشک را از هزار و چهارصد سال قبل دریافت کرده‌اند و اصلاً به زمان و فلسفه آن توجهی ندارند. این که حضرت زهرا(سلام الله علیها) وارد این مبحث می‌شوند به ما درس می‌دهد که متوجه احکام خدا باشید و در آن‌ها تعقل کنید و تدبر و تحقیق روشمند داشته باشید. و چقدر فرق بین این مکتب و آن مکتب متحجر و خشک مغز می‌باشد. وی ادامه داد: بعضی وقت‌ها پیش می‌آمد که از ائمه چهارگانه فقه اهل سنت یک نفر سوال می‌پرسید که چرا خداوند یک آیه خاص را اینگونه مطرح کرده است، آن‌ها ناراحت می‌شدند و او را از مجلس اخراج می‌کردند و می‌گفتند او کفر می‌گوید که سوال از چرایی آیات کرده است. اگر قرار باشد این سوال کفر باشد، پس زمانی که حضرت ابراهیم(ع) از خداوند پرسید «رَبِّ أَرِني كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى»، «پروردگارا به من بنمایان چگونه مردگان را زنده مى‌کنى»، طبق این مکتب متحجرانه که در آن، افکار منجمد شده‌اند، پس ایشان بخاطر این سوال از خداوند باید از بین می‌رفت، در صورتیکه خداوند پاسخ ایشان را داد و چگونگی زنده شدن مردگان را به آن حضرت، نشان داد.