🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹فرار شبانه لوط علیه السّلام و نزول عذاب الهی «۱»🔹 فرار شبانه لوط علیه السّلام و نزول عذاب الهی لوط علیه السّلام قوم خود را هدایت کرد ولی آنان به قدری در گرداب جهل و فساد غوطه ور بودند که راه درستی را که لوط برایشان ارائه نمود، درک نکردند و دست از فساد اخلاقی خود برنداشتند و پیوسته بر مفاسد خود می افزودند و در ارتکاب به گناه با یکدیگر رقابت می کردند. با ادامه این وضع، ابری از غم و اندوه بر لوط مستولی شد و آنگاه که از ممانعت قوم مأیوس شد غضباک گردید و از وقاحت و جسارت آنان به سختی و مشقت افتاد. لوط می دید که بزودی وارد منزلش می شوند و به میهمانان او هجوم می آورند و آبروی او را می برند. لوط پی برد که دیگر نصیحت و پند و اندرز در قوم اثری ندارد و هر راهی که برای ارشاد آنان پیموده سودی نبخشیده است. آنگاه که فرشتگان نومیدی و غم و اندوه لوط علیه السّلام را دیدند، او را دلداری دادند و خاطر او را آسوده کردند و گفتند: ای لوط ما فرستادگان خدای توییم. ما برای نجات تو آمده ایم و می خواهیم دست تجاوز را از سر تو کوتاه کنیم، مطمئن باش که این قوم کافر به تو و ما دسترسی پیدا نمی کنند و بزودی شکست می خورند. علیه السّلام و نزول عذاب الهی منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه 🌸🌸🌸🌸🌸