استاد سرکار گذاشتن بچه ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه رو می شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می گویید؟» آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمی گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی کند. اولا باید وضو داشته باشی، ثانیا رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشة ريزا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتك يا ارحم الراحمین» طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتما حديث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت :«اخوی غریب گیر آورده ای؟»😂😂😂