مختار: تو چرا از قافله ای ؟🤔 کیان: راه گم کردم ابواسحاق...😢 مختار: راه بلدی چون تو که راه گم کند؛😒 نابلدان را چه گناه!😔 کیان: را بسته بودند از رفتم.☹️ هر چه تاختم مقصد را نیافتم.😞 وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود..😭 مختار: ؛ جنون است ؛😓 ما که ماندیم ، نبودیم....🤦🏻‍♂ ⚫️ @shahid_Beyzaii