🕊 ✨ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت. رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد. 🌻امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران، وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود.🪴 ✍🏻به روایت همسر ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌺 🇮🇷 🌺჻ᭂ࿐✦ @shahid_amir_haj_amini ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌺 🇮🇷 🌺჻ᭂ࿐✦