🔻 هیچ شکی نیست که فلسفۀ ما و عرفان ما، در مسیر پیشرفت و استضائۀ از نور وحی بوده است. ولی اینکه فرهنگ وحی، فضای فرهنگ فلسفه و عرفان ما را تحت تأثیر قرار داده است، کافی نیست؛ باید منطق استدلال و شیوۀ شهود ما هم مقید به وحی گردد. 🔰 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ⚡️ این بیان استاد عزیزمان، حضرت آیت‌الله جوادی آملی، بیان خیلی لطیفی است که "اگر قرآن در عقل انسان تجلی نمود، می‌شود حکمت و فلسفه، و اگر در شهود انسان تجلی نمود، می‌شود عرفان"(پاورقی 1). ⚡️ در فرهنگ اسلام، "قرآن و عرفان و برهان" یکی هستند؛ به این معنا که قرآن می‌تواند سرچشمهٔ عرفان و سرچشمهٔ برهان باشد. برهان قرآنی همان حکمت است و عرفان قرآنی همان شهود حق است. ⚡️ اما از طرف دیگر باید مشخص شود که منطق تبعیت انسان در استدلال و شهود چیست؟ با چه منطقی و با چه متدی، شهود را مقید می کنیم به شهود قرآنی؟ و با چه روشی تعقّل را مقید می‌کنیم به تعلّم از وحی، که بشود حکمت قرآنی؟ بله، فقیهان در موضوع کار خودشان این کار را انجام می‌دهند و می‌گویند ما تمام استدلالهایمان مبتنی بر منابع وحی است. اما در موضوع کار حکمت و عرفان چه باید کرد؟ ⚡️ درواقع، هیچ شکی نیست که فلسفۀ ما و عرفان ما، در مسیر پیشرفت و استضائۀ از نور وحی بوده است. ولی اینکه فضای فرهنگ وحی، فضای فرهنگ فلسفه و عرفان ما را تحت تأثیر قرار بدهد، غیر از این است که منطق استدلال ما و شیوه شهود ما منطقاً مقید به وحی گردد. به تعبیر دیگر، اینکه عرفانِ تابع وحی، نازلۀ وحی است، محل بحث نیست، بلکه بحث بر سر عرفان و فلسفۀ موجود است که باید در این زمینه، ارتقاء و تکامل پیدا کند. ➖ منبع: سخنرانی در همایش بین‌المللی شیخ قطب‌الدین شیرازی، ۱۳‌۹۱. 🔗 پاورقی 1. قسمتی از پیام حضرت آیت‌الله جوادی آملی (دامت برکاته) به همایش بین‌المللی شیخ قطب‌الدین شیرازی: ⬇️ "اینکه گفته می‌شود «قرآن»، «برهان» و «عرفان» هماهنگ‌اند، به این معنا نیست که برهان مطلبی دارد و عرفان مطلب دیگری و قرآن مطلب سومی دارد، یعنی این‌ها سه عنصر و سه اصل هماهنگ‌اند، بلکه «قرآن» است که با یک دست، «برهان» را به بشر آموخت، با دست دیگر عرفان را. با یک دست، عارف‌پروری و با دست دیگر حکیم‌نوازی می‌کند. هم‌آوایی «برهان»، «عرفان» و «قرآن» به این معنا نیست که قرآن یک راهی جدا دارد، برهان یک راه جدا و عرفان یک راه جدا دارد و هر سه سرانجام به یک‌جا می‌رسند! بلکه منظورِ از هم‌آوایی این سه اصل این است که قرآن، معلّم است و و آن دو شاگرد، آن معلم گاهی عارف می‌پروراند، گاهی حکیم. قرآن کریم هم معلّمِ شهود است هم معلّم برهان، هم معلّم فکر است و هم معلّم دیدن. قرآن هم راه شهود، هم راه برهان، هم راه رؤیت و هم راه نظریه‌پردازی را ارائه کرد."(با تلخیص) ➖ منبع: یادنامه همایش بین‌المللی بررسی آثار و احوال حکیم قطب‌الدین شیرازی‌، صفحه ۲۸ (پیام حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی به همایش شیخ قطب‌الدین شیرازی، ۱۳۹۱)، تهران، کتاب رواق اندیشه‏، ۱۳۹۵. 🖇 علم دینی به‌معنای نقلی‌شدن علم نیست ☑️ @mirbaqeri_ir