🌷
عنایت حضرت زهرا (سلام الله) به آزادگان
✍در بین اسرا، “سید محمد” نامی بود اهل مشهد. ایشان خیلی به امام خمینی (ره) ارادت داشت و به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. عراقی او را به اتاق مرگ بردند و بعد از شکنجه های زیاد، در زندان انفرادی قرارش دادند؛ بدون اینکه آب و غذایش بدهند.
سه روز بعد که در اتاق را باز کردند سید محمد خندان و شادمان از اتاق بیرون آمد و با خوشحالی گفت: «در این سه روز مادرم زهرا برایم آب و غذا می آورد و هم اکنون از دست مبارک ایشان آب نوشیدم».
عراقی ها بعد از شنیدن این مطلب خیلی عصبانی شدند. سید محمد را دوباره به اتاق مرگ بردند و آن قدر شکنجه اش کردند تا به شهادت رسید.
راوی: منصور محی الدینی
📚کتاب سلاح های بی فشنگ؛ خاطرات آزادگان ۱؛ نوشته عباس میرزایی. ناشر: اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمان. چاپ اول: زمستان ۱۳۸۸٫ صفحه ۴۰٫
*
این خاطره برای شهید سید محمد حسین جعفری است؛ اما متأسفانه در منابع مشخصاتی از این شهید پیدا نشد. فلذا خاطره در دسته شهدای گمنام موضوع بندی شد.
💚 کانال
#شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124