💔🍃 🌹آرمیتا می‌گفت : فکر می‌کردم (مثل کارتون‌ها) وقتی کسی تیر می‌خورد، دوباره زنده می‌شود و بلند می‌شود. تصورم در مورد مرگ و لحظه‌ای که بابا تیر خورد، این بود. بعد به تدریج فهمیدم آن تصوری که من دارم با آنچه که در واقعیت اتفاق می‌افتد، خیلی فرق دارد. 😔طبیعی هم هست، آن موقع چهار سال و نیمش بود. ولی من فکر می‌کنم این اتفاق، گذشته از صدماتی که داشت، هم من، هم آرمیتا را بزرگ کرد. اتفاقاً در موقعیت‌هایی که آدم با بحران، یک مسأله‌ی سخت را می‌گذراند، معلوم می‌شود آدم‌ها با خودشان چند چندند. ✔️واقعاً‌ قبل از شهادت داریوش تصور اینکه بتوانم از پس چنین حادثه‌ای بربیایم، در مخیله‌ام نمی‌گنجید. معمولاً خدا بر مبنای ظرفیت آدم‌ها اتفاقات را برایشان پیش می‌آورد. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊