💠
#جان_شیعه_اهل_سنت|
#فصل_چهارم
#قسمت_نود
دلش از قیام
#غیرتمندانه مجید، حال آمده بود که نگاهش کرد و گفت: "شما میتونستی اون شب
#هیچی نگی تا زندگی ات حفظ شه! ولی به خاطر
#خدا و
#اهل_بیت علیهم السلام سکوت نکردی و این همه
#مصیبت رو به جون خریدی! حتماً شنیدی که پیامبر(ص) فرمودن بالاترین جهاد، کلمه حقي است که در برابر یک سلطان
#ستمگر گفته بشه. پس شما زن و شوهر هم
#مجاهدت کردید، هم مهاجرت!"
و دوباره رو به من کرد: "شما هم به حمایت از این
#جهاد، زحمت این مهاجرت سخت رو
#تحمل کردی! بچه ات هم در راه خدا دادی!" و حقیقتاً به این
#جانبازی من و مجید غبطه میخورد که چشمان
#پیر و پُر چین و
#چروکش از اشک پُر شد و به پای دلدادگیمان حسرت کشید:
"شاید کاری که شما
#دو نفر تو این مدت انجام دادید،
#من تو این عمر شصت ساله ام
#نتونستم انجام بدم! خوش به حالتون!"
حدس میزدم آسیداحمد و مامان
#خدیجه به پشتوانه ایمان محکمی که به خدا دارند، مرا مورد
#تفقد قرار دهند، اما هرگز تصور نمیکردم در برابر من و
#مجید همچون عزیزترین عزیزان خود، اینچنین ابراز عشق و علاقه کرده و با کلماتی به این عظمت، سرگذشت
#سختمان را ستایش کنند. چشمان مجید از شادی مؤمنانه ای میدرخشید و
#آسید_احمد همچنان با من صحبت میکرد:
"دخترم! این
#وهابیت بلای جون اسلام شده! البته نه اینکه
#چیز تازه ای باشه، اینا سالهاست کار خودشون رو شروع کردن و به اسم مبارزه با کفر، مسلمون کُشی میکنن، ولی حالا چند
#سالیه که برای خودشون دم و
#دستگاهی به هم زدن! تا دیروز جبهه النصره و ارتش آزاد تو
#سوریه قتل و
#غارت میکرد، حال داعش تو عراق سر بلند کرده! تو کشورهای دیگه مثل
#افغانستان و پا کستان هم که از قدیم طالبان و القاعده بودن و هستن و هنوزم
#جنایت میکنن! شیعه و سُنی هم نمیشناسن! هرکس باهاشون هم
#عقیده نباشه، کافره و خونش حلال!"
#ادامه_دارد
✍️نویسنده:
#فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊