یادمه یه بار مشکلی برام پیش اومده بود خیلی سخت بود فقط سر مزارها گریه می کردم. رفته بودم مزار شهید سعید انصاری، شهید مدافع حرم. نشستم پای مزارش و گریه ام قطع نمیشد. و مشکلم رو میگفتم. اولین شهیدی بود که من وداعش رو رفتم معراج و اون وضعش رو دیدم.... بهت زده شدم....😔 چون بعد چندسال پیدا کرده بودن. سال ۹۷. هیچی خلاصه وقتی در حال درد و دل با شهید معزز بودم یک دفعه ای خانمی اومد سر مزار و گفت دخترم نگران نباش هواتو داره. اتفاقا مشکلم که خیلی سخت بود حل شد اون موقع. می دونستم دقیقا خودش حل کرده... نمیدونید بین مزارها به چه حالی صلوات میفرستادم و ازشون رفع مشکل میخواستم. شهدا حواسشون هست. فقط نمیگن کی و کجا حل میشه‌ اول از همه از مادرمون حضرت زهرا بخوایم بعد شهدا.... که پیش خدا پادرمیانی کنند. شبتون بخیر🌹