/روستای_خلصه حاج قاسم خودش آمده بودوکاررو دست گرفته بودبین ماودشمن یک منطقه کوچک۶خانه ای بودحاج قاسم گفت:سریع اونجاروبایدبگیرید این۶خونه دست ماباشه جاپاییه براپیشروی دوباره به سمت خانطومان واگردست دشمن باشه جاپایی براجلواومدن اونها توی نقشه خیلی کوچک وساده بود اماروی زمین کاربزرگ وسختی بود ۶خونه ای که کربلای خیلی هاشد برای هجوم مابه این۶خونه منطقه سمت راستمون به تامین احتیاج داشت بناشدده نفرازنیروهای تیپ خلیل که فرمانده اش بودبرن وبرای تامین وایستن اونجا،کسی خبرنداشت یکی ازون ده نفرخودفرمانده تیپ یعنی بوداعتقادداشت به نیروبگی بیانه اینکه بگی بروچون عملیات اصلی سمت مابود،تمرکزاتاق وضعیت وتوپخانه وپهپادهاهم روی مابوداین بچه هااونجاغریب افتادن دشمن هم اونشب ازاتفاق ازهمون جناح جوادایناهجوم داشت، جوادونیروهای سوری اش چندنفری جلوی دوگردان ازدشمن رو گرفتن تامابتونیم هدفمون روبگیریم آخرین بیسیمی که بهش زدم،گفتم جوادجان خیالمون ازاون طرف راحته دیگه؟ گفت:داداش شمامثل شیربروجلو،اینورپرنده نمیزاریم ردبشه ای دمش گرم سرش رفت ولی قولش نه ۱۲ @shahid_javad_allahkaram