🔰
شــــــیرمردی از خط شــــــیر |
#قسمت_اول:
از تولد تا گردان ضربت،
از کردستان تا خوزستان
🌱 محمدرضا فرزند عالم عادل حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد زاهدی در اولین روز شهریور ۱۳۴۰ در یکی از محلات مرکزی شهر اصفهان به دنیا آمد. محمدرضا مانند بسیاری از جوانان نسل خود نماد این فراز تاریخی بود وقتی امام خمینی را به زندان قیطریه بردند در پاسخ یکی عمّال رژیم شاه که با طعنه به ایشان گفته بود پس یاران شما کجا هستند؟ فرمودند: «طرفداران من الان در گهوارهها هستند.»
🔸 محمدرضا پسر هفتم از نه فرزند پسری بود که شیخ محمد در کنار یک دختر خانواده تلاش کرد با رزق حلال آنها را تربیت کند. پدر خانواده که روحانی مردمدار و خود ساخته ای بود برای امرار معاش دکان آهنگری داشت و در کنار درس و بحث و امامت مسجد که بعدها امامت جمعه هم به آن اضافه شد به این شغل سخت مشغول بود. شیوه زاهدانه شیخ محمد زاهدی باعث شده بود مردم او و فرزندانش را از صمیم قلب دوست بدارند.
🔹 حاج علی [شهید زاهدی] تعریف میکرد: «
پدرم ما را به حمام عمومی میبرد و بدنمان را با دستهای خود صابون میکشید. آن قدر دستهای ایشان از شدت کار با آهن آلات زبر و خشن بود که پوست بدن ما کنده میشد.»
🌷 مادر خانواده هم زنی فاطمی و الگویی از ایمان و تقوا برای همه بود. محمدرضا ۱۷ ساله بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
✊🏻 در این مقطع او با شور انقلابی مثال زدنی پس از عبور از روزهای بحرانی تقابل با رژیم پهلوی در منزل آیت الله خادمی که به اولین حکومت نظامی انجامید وارد عرصه جهاد و سازندگی شد.
🪖 پس از آن با شرکت در یک دوره آموزشی کوتاه مدت نظامی و با شدت گرفتن بحران کردستان و تلاش یاران امام (ره) برای آزادسازی سنندج در ۱۸ سالگی لباس جهاد بر تن کرد در ماههای اول سال ۱۳۵۹ در چند عملیات پاک سازی شرکت کرد و در یکی از پایگاه های مناطق تصرف شده، مستقر گردید.
🤝🏻 قهرمان ما در تیرماه ۱۳۵۹ به گروه واکنش سریع ضربت پیوست که فرماندهی آن به حسین خرازی سپرده شده بود؛ این شروعی با خیر و برکت فراوان برای او و یارانی بود که پس از اثرگذاری در آزادسازی بخشهای مهمی از کردستان با شروع جنگ تحمیلی راهی خوزستان شدند.
⏪ ادامه دارد ...
✍🏻 برگرفته از
#ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی