❤️🍃 برادرم قلبا امام زمان را دوست داشت؛ اعتقاد راسخ داشت که امام زمان همیشه در کنار ماست و بر اعمال ما حاضر و ناظر است. همیشه میگفت: «من آرزو دارم سرباز امام زمان باشم، وقتی امام زمان قیام میکند دوست دارم در کنارش باشم و در رکابش شهید شوم». رضا همیشه عادت داشت صبح جمعه، بعداز اقامه نمازصبح، دعای ندبه، بخواند. او در طول روز سعی میکرد به امور خانواده و فرزندان رسیدگی کند و هنگام ظهر همراه با آنها در نمازجمعه شرکت کند. اما هرچه به غروب خورشید نزدیکتر میشد، احوالش دگرگون میشد. در این لحظات بود که به خلوتگاه خود در گوشه ای از پشت بام خانه پناه میبرد و ساعتها در انتظار ظهور امام زمان، (عج) روی به سوی آسمان، دست به دعا برمیداشت و به درگاه خداوند تضرع میکرد. وقتی پدرم پیکر بی جان رضا را، بعداز شهادتش دید، دستانش را بالا برد و دعا کرد: «خدایا؛ راضی ام به رضای تو، این فرزندم را در راه خودت بپذیر و جزو یاران خوب مهدی فاطمه قرار بده». ✍به نقل از برادر |وب شهدای ناجا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃