🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫 در خدمت
#جانباز گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم...
⬅️ ادامه خاطره
بعد از اینکه چند کیلو متری جاده خاکی رو طی کردیم به شهر رسیدیم و آنجا سازماندهی شدیم و توسط تویوتا جاهایی که باید حضور داشته باشیم مستقر شدیم.
🌷 بنده بلافاصله رفتم پشت بام یک خانه که دو طبقه بود. رفتم پشت لوله بخاری سیمانی و سنگر گرفتم.
👤 برادر امجدیان دقیقا آنسوی کوچه مقابل بنده قرار داشت و گفت که یدالله حواست باشه جایی هستی زیاد مطمئن نیست، اگر تونستی جای دیگری سنگر بگیر.
منهم دیدم جایی که بتونم سنگر بگیرم نیست لذا به آن نقطه اکتفا کردم. حدودا یک ساعتی به آن منوال گذشت که ناگهان باران گلوله بود بر سرمان به بارش گرفت.
💠 یک آن واحد لوله سیمانی خورد شد و منهم خودم را به کناری پرت کردم و سینه خیز بطرفی رفتم. درگیری بسیار شدیدشد و از هر سویی گلوله بطرفمان میامد...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
💠 محاصره و اشغال شهر بوکان توسط نیروهای ضدانقلاب دموکرات در تاریخ تیر ماه سال ۶۱، و مجروحیت جناب نویدی مقدم
🔹 قسمت هشتم (۲)
✉️ ارسالی از رزمنده و
#جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی جناب آقای
#یدالله_نویدی_مقدم
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹