فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اوایل بارداری بود و من اطلاع نداشتم. در عالم خواب دیدم که در آب زمزم شنا‌ میکنم. خواب را برای مادرم تعریف کردم گفت :حامله ای مادر! بعد از مدتی متوجه شدم که سعید را باردارم. روزهای آخر بارداری بود و هیچ علائمی برای زایمان نداشتم. شبی در عالم رویا دیدم دختر بچه ای من رو صدا زد و گفت: بلندشو موقع زایمانه . از خواب بیدار شدم حسین اقا(پدرشهید) را از خواب بیدار کردم که بریم بیمارستان. گفت: خانم شما که مشکلی نداری. گفتم: نه ولی باید بریم، وقتشه. و بعد ساعاتی سعیدم به دنیا امد ... راوی: مادر شهید کانال‌رسمی|شهید‌سعید‌کریمی @shahid_saeedkarimi