بسم الله الرحمن الرحیم
خاطرات سراسر عشق،سردارشهید
#حاج_حسین_همدانی
کتاب؛مهتاب خین
قسمت(138)
بعدازخاتمه ی عملیات یازدهم شهریور، کلًا چه مدت درهمدان ماندید و به فاصله ی چندروزبعد بودت که به جبهه ی سرپل ذهاب مراجعت کردید؟
تا انجایی که به خاطردارم، اقامت من درهمدان، چندان به درازا نکشید .خب ، مسئولیت فرماندهی نیروهای محورمیانی جبهه سرپل ذهاب رابه عهده داشتم، لذا ، ضرورت ایجاب میکرد تا هرچه زودتر به منطقه برگردم .البته در همان مدت حضورم درهمدان، به فکر تقویت نیروهای محورمان بودم .چه اینکه برای جذب نیروهای رزمی داوطلب فراخوانی داشتیم، که بحمدالله ازاین فراخوان سپاه استقبال خوبی هم به عمل امد.
ظرف آن مدت، با منطقه هم ارتباط داشتید؟
بله. دایم با بچّه های جبهه درتماس تلفنی بودیم.علاوه برآن ، خودم درجهت تشویق نیروهای مردمی برای شرکت درجبهه ونبرد با دشمن فعالیت میکردم .
یکیٰ _ دو نوبت به محل اعزام نیروهای سپاه همدان رفتم و برای آن نیروهای داوطلب سخنرانی کردم.
تنوع آن نیروهای داوطلب از حیث اقلیمی و تیپ های اجتماعی به چه صورت بود؟
عمده نیروها، جوانهای داوطلب اعزامی از روستاهای استان همدان بودند. مشخصاًنیروهایی از کبودر اهنگ و بهار. از آنجا که فصل درو داشت محصول دراستان به پایان رسیده بود، این نیروهای زحمت کش روستایی بااستفاده از فراغت پایان فصل درو ، کمر همت بستند آمدند ثبت نام کردند تا به جبهه اعزام
بـشوند. دست های برکت افرین مردانه ای که چندروز قبل، داس ودستغاله رابه زمین گذاشته بودند،
حالا داشتند قبضه های تفنگ را درمشت می فشردند .
تعداد این نیروهای مردمی چند نفربودند؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱چند سال بعد این مکان توسط جت های جنگنده بمب افکن نیروی هوایی ارتش متجاوز عراق مورد حمله قرارگرفت وبشدت انجارا بمباران کردند.
ادامه دارد..