✍هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود ، عطاء الله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد می‌گفت ، کار کردن وقتِ برکت نداره ، بریم ، بعد که برگشتیم خودم همه ‌ی کارها رو می‌ کنم ، اینطوری پولی‌ که در میارین دیگه شبهه‌ ای نداره و آدم رو به یه جایی می‌ رسونه.... 📚سیره ی دریادلان 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊